یه خواهشی داشتیم... لطفا بزرگ نشید !
ما هم یه روز مثل شما و هم سن و سال شما بودیم؛ خوش حال بودیم و بی دلیل می خندیدیم!
تا اینکه یکی صدامون کرد... چپ چپ به بستنی توی دستمون و توپی که تو دست دیگه مون بود نگاه کرد،
مستقیم توی چشم هامون زل زد و گفت: «بهتره زودتر بزرگ بشید؛ بزرگ شدن و بزرگ بودن خیلی خوبه...»
می دونید؛ ما هم تند و تند بزرگ شدیم.
اما حالا خیلی پشیمونیم!
پس باید یه کاری می کردیم... شروع کردیم به برگشتن!
یه انتشارات کودک و نوجوان راه انداختیم و شروع کردیم به انتشار بهترین کتاب های سراسر جهان، برای بچه های ایران!
راستش ما قراره خیلی کارها انجام بدیم:
قراره با چاپ هر کتاب به شما نزدیک و نزدیکتر بشیم،
قراره سینه مون رو صاف کنیم، بعد توی چشم هاتون زل بزنیم و بگیم:
«زود بزرگ نشید، بزرگ شدن و بزرگ بودن اونقدرها هم که میگن خوب نیست...!»
ما قراره یه دوست خیلی خیلی متفاوت براتون باشیم...!
قول می دیم!
ما داریم برمی گردیم! منتظرمون باشین!