«دارن هاردی» در نخستین سطرهای اثر موفق و پرفروش خود کتاب «اثر مرکب» به مخاطبین می گوید که این کتاب، اثری درباره ی موفقیت و راه های نه چندان آسان رسیدن به آن است. در جهانی که در آن، انسان ها مدام توسط رسانه ها، پیام ها و تصاویر درباره ی سریع ترین راه های ثروتمند و موفق شدن بمباران اطلاعاتی می شوند، شاید شنیدن حقیقت در میان این همه سر و صدای بی پایان به کاری سخت تبدیل شود.
کتاب «اثر مرکب» به این مشکل می پردازد و تلاش می کند تا راه حلی ساده را برای آن ارائه کند. «هاردی» اعتقاد دارد: «هیچ قرص جادویی، فرمول مخفی یا راه حل سریعی برای این کار نیست.» او در عوض، به کاراییِ روشی معتقد است که نامش را (همان طور که حدس می زنید!) «اثر مرکب» گذاشته است. این کتاب به مخاطبین نشان می دهد چگونه هر کس می تواند از طریق به کارگیری عادت های خوب در طول زمان، به اهداف خود برسد و موفقیتی را کسب کند که همیشه در زندگی می خواسته است. به شکل خلاصه، نتیجه ی تثبیت و حفظ عادت های خوب، نسخه ای مثبت تر، متمرکزتر، پرانرژی تر و البته خوشحال تر از شما است.
دیگر از این مسئله خسته شده ام. دیگر دست روی دست نخواهم گذاشت و نظاره گر این پیام ها که چشم و گوش مردم را بسته اند، نخواهم بود. این کتاب را برای بازگشت به اصول پایه ای نوشته ام. به شما کمک می کنم خودتان را از شر این کلاف سردرگم خلاص کنید و تمرکزتان را به اصول اساسی که در موفقیت اهمیت دارند، معطوف کنید. می توانید تمرین ها و اصول موفقیت موجود در این کتاب را که کارآمدیشان در گذر زمان به اثبات رسیده، به سرعت در زندگی خود اجرا کنید تا به نتایج پایدار و قابل سنجش دست یابید. قصد دارم به شما مهار کردن قدرت اثر مرکب را آموزش دهم؛ سیستم عاملی که کنترل زندگیتان را، چه خوب چه بد، به دست گرفته است. اگر از این سیستم به نفع خود استفاده کنید، می توانید زندگیتان را از این رو به آن رو کنید. از متن کتاب
«دارن هاردی» که ناشر مجله ی «موفقیت» (SUCCESS) است و سخنران و نویسنده ای مورد احترام در آمریکا به شمار می آید، خودش کارایی این روش را به شکلی بی واسطه درک کرد. «هاردی» برای مخاطبینش توضیح می دهد که خودش از همان دوران کودکی، همیشه با برنامه ریزی های سفت و سخت، و انتظارات بی وقفه از طرف پدرش مواجه بوده است. به همین خاطر، او در گذر زمان به مردی تبدیل شد که نگرش موشکافانه اش نسبت به تعیین اهداف، باعث شده بود که آرامش چندانی در زندگی اش نداشته باشد.
با این حال، راز خوشحال کننده ی واقعی در این کتاب این است که شما مجبور نیستید حتما شخصیتی شبیه «هاردی» داشته باشید تا به موفقیت برسید؛ فقط باید در راه رسیدن به چیزی که می خواهید آنقدر سمج باشید که هر روز، خود را اندکی به آن نزدیک تر کنید. «هاردی» بیان می کند که صرف نظر از این که چه سن و سالی دارید و در چه مقطعی از زندگی هستید، اگر تصمیم بگیرید که عادت های بد خود را در طول زمان به عادت های خوب تبدیل کنید، آن وقت می توانید به اهداف خود دست یابید. این نویسنده در شش فصل تلاش می کند تا تئوری خود را به اثبات برساند و نشان دهد که انتخاب های بد چگونه در طول زمان بر زندگی افراد تأثیر می گذارد.
اصطلاح «رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود» به گوشتان خورده؟ تا حالا داستان لاک پشت و خرگوش را شنیده اید؟ خانم ها و آقایان، من لاک پشت آن داستان هستم. اگر زمان کافی در اختیارم قرار دهید، تقریباً هر کسی را در هر زمانی و در هر رقابتی شکست می دهم؛ اما چرا پیروز می شوم؟ پیروزی ام به این دلیل نیست که بهترین، باهوش ترین یا سریع ترین فرد در آن رقابتم. به این دلیل پیروز آن رقابت می شوم که عادت هایی سازنده را در خودم پرورش داده ام و در به کارگیری آن ها ثابت قدم بوده ام. هیچ کس در جهان به اندازه ی من به ثبات قدم اعتقاد ندارد. ثابت قدم بودن، کلیدی است که در نهایت قفل موفقیت را باز می کند و من گواه زنده ی این ادعا هستم، ولی با این حال، برای افرادی که برای رسیدن به موفقیت تقلا می کنند، ثبات قدم یکی از بزرگ ترین موانع است. خیلی ها نمی دانند چگونه در کاری پایداری پیشه کنند. من از آن دسته آدم ها نیستم و از این بابت باید سپاسگزار پدرم باشم. در واقع، پدرم اولین مربی ام در شعله ور کردن قدرت اثر مرکب بود. از متن کتاب
کتاب «اثر مرکب» نمونه هایی متعدد از مراجعینی را که «هاردی» در سال های گذشته داشته، به مخاطبین ارائه می کند و وضعیت هایی را شرح می دهد که در زندگی واقعی افراد اتفاق افتاده است. «هاردی» همچنین به منظور روشن تر ساختن نکات مورد نظرش، از قیاس های جالبی استفاده می کند. مثل قیاس چاه آب: وقتی می خواهید از یک چاه، آب بیرون بکشید، گاهی اوقات ممکن است زمان زیادی طول بکشد تا آب از اعماق چاه به سطح زمین برسد. بسیاری از افراد پس از مدت زمان اندکی، از تلاش برای پمپاژ آب دست می کشند چون مجاب شده اند که چاه، آبی برای آن ها به ارمغان نخواهد آورد. آن ها سپس به دنبال جایی می گردند که در آن بتوانند خیلی سریع تر به آب برسند.
با این حال، کسی که فکر موفقیت را در سر دارد، هر روز به چاه بازمی گردد و به شکلی پیوسته به پمپاژ آب ادامه می دهد. در نتیجه ی این استمرار، آب در نهایت به سطح زمین خواهد رسید و آن ها مشکل پیدا کردن آب را برای خودشان حل خواهند کرد، در حالی که افراد دیگری که تلاش کرده بودند آب را با سرعت بیشتری پیدا کنند، ممکن است همچنان به دنبال آن باشند. «هاردی» بیان می کند که از طریق متعهد بودن به عادت های خوب، افراد می توانند ضرباهنگ درست خود را پیدا کنند و توقف ناپذیر شوند. آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چرا افراد موفق معمولا در بالاترین سطح باقی می مانند؟ «هاردی» بیان می کند که دلیل این موضوع، همین نکته است.
مانند بسیاری از کتاب های مربوط به «خودپروری» و رشد شخصی، «هاردی» توصیه هایش را به شکلی ساده، همه فهم و روان به مخاطبین ارائه می کند. نثر غیررسمی او باعث می شود احساس کنید در حال صحبت با یک دوست نزدیک یا معلمی مهربان هستید. در این بخش، به برخی از درس های ارزشمندی می پردازیم که «دارن هاردی» در کتاب «اثر مرکب» به همه ی ما می آموزد.
عادت های خوب، کلید رسیدن به موفقیت هستند.
عادت، فعالیتی است که آنقدر آن را انجام می دهید که در طول زمان، به بخشی از ماهیت شما تبدیل می شود. طبق یافته های «علوم رفتاری»، شرکت کردن در یک فعالیت، به صورت تکرارشونده و به مدت 66 روز، آن فعالیت را به یک عادت تبدیل می کند. «هاردی» بیان می کند که موفقیت به واسطه ی دخیل شدن در عادت های خوب و ازنده به دست می آید. در طرف مقابل، شکست در واقع نتیجه ی عادت های مخرب است. استعداد برای شما کافی نیست تا به مقام اول برسید. اگر می خواهید از رقیبان خود پیشی بگیرید و بر آن ها چیره شوید، باید عادت هایی را در خودتان به وجود آورید که چارچوب اخلاقی، نظم و استمرار را به زندگی شما اضافه می کنند. این عادت ها را همچنین می توان برای دستیابی به تمام هدف های مختلف در زندگی به کار گرفت.
صبورانه هدف خود را دنبال کنید.
برای این که به ثمره های روش «اثر مرکب» برسید و از آن ها بهره مند شوید، باید به شکلی پیوسته و با استمرار برای رسیدن به هدف هایتان تلاش کنید. حقیقتی که اغلب سخت و ناخوشایند جلوه می کند این است که قبل از رسیدن به جایگاه مورد نظرمان، چاره ای نداریم جز این که با ثبات قدم و باور داشتن به توانایی های خود، صبورانه به سخت کار کردن ادامه دهیم. بسیاری از افراد در جایی از مسیر ناامید می شوند و دست از تلاش برمی دارند صرفا به خاطر این که مسیر بیش از اندازه سخت شده است، در حالی که شاید آن ها فاصله ی زیادی با رسیدن به هدف خود نداشته باشند. اگر چشم انداز مورد نظر را همیشه در ذهن خود نگه دارید و با صبر و شکیبایی برای رسیدن به آن تلاش کنید، بی شک در نهایت به اهداف خود دست خواهید یافت.
زمانی که ساز و کار اثر مرکب را درک کنید، دیگر برای کشف راه حل دستیابی به موفقیت یک شبه یا گلوله ی نقره ای که گرگینه ی مشکلاتتان را بِکُشد، حسرت نمی خورید. سعی نکنید خودتان را با این باور گول بزنید که ورزشکاران فوق موفق، روش هایی طاقت فرسا را از سر نگذرانده و هزاران ساعت تمرین نکرده اند. چنین ورزشکارانی صبح زود برای تمرین کردن از خواب بلند می شوند (و ساعت ها بعد از این که سایرین دست از تمرین می کشند، همچنان تمرین می کنند). آن ها برای این که در رشته ی خودشان به شماره ی یک تبدیل شوند، با ناامیدی و عذاب محضِ بعد از شکست، تنهایی و سخت کوشی که لازمه ی این موفقیت است، روبه رو می شوند. از متن کتاب
فرصت ها اغلب به عنوان مشکلات جلوه می کنند.
همه ی افراد پلندپرواز به شکل معمول هدف یا چشم اندازی بزرگ برای خود دارند. آن ها برای رسیدن به این چشم انداز، باید طی زمانی طولانی به سخت تلاش کردن ادامه دهند. هیچ راه میانبری برای رسیدن به قله وجود ندارد. «هاردی» در کتاب «اثر مرکب» به مخاطبینش گوشزد می کند که در مسیر رسیدن به موفقیت، همه محکوم اند که با مشکلات زیادی مواجه شوند. ممکن است اینگونه به نظر برسد که این مشکلات در واقع مانعی برای پیشرفت شما هستند. اما برعکس، آن ها در حقیقت فرصت هایی برای شما هستند تا استراتژی خود را با شرایط سازگار کنید، قوی تر از گذشته شوید و شانس خود برای رسیدن به هدف را افزایش دهید. به همین خاطر، «هاردی» توصیه می کند که به هنگام مواجهه با مشکلات، تسلیم نشوید و به ناامیدی پناه نبرید.
بزرگترین تغییرات در زندگی، به واسطه ی کوچکترین تصمیمات رقم می خورد.
تصمیمات کوچکی که به صورت روزمره اتخاذ می کنیم، در واقع مسئول اصلی بزرگترین تغییرات در زندگی هستند. تأثیر این تصمیم های به ظاهر بی اهمیت، در طول زمان مانند یک گلوله ی برفی به هنگام سقوط از کوه، بزرگ و بزرگتر می شود و نتایجی جریان ساز را رقم می زند. اشخاصی که در جامعه به عنوان افرادی خارق العاده تلقی می شوند، قدرت های ماورایی ندارند! آن ها فقط بر هنر تمرکز بر تصمیم ها و کارهای کوچک مسلط شده اند تا در طول زمان، به هدفی بزرگ دست یابند. «هاردی» ما را تشویق می کند تا کارهایی کوچک اما مفید و سازنده را بیابیم به شکلی پیوسته آن ها را انجام دهیم تا شاهد ثمره ی نهایی، بزرگ و شگفت انگیز آن ها باشیم.
موفقیت به سراغ افرادی با رفتارهایی مشخص می رود.
زندگی ما در واقع بازتابی از نوع شخصیت خودمان، و برونداد کلی تصمیم هایی است که اتخاذ می کنیم. «دارن هاردی» در کتاب «اثر مرکب» به مخاطبینش می آموزد که اگر می خواهید زندگی شخصی خود را بهبود بخشید، باید توانایی ها، چشم انداز ها و حتی مجموعه مهارت هایتان را گسترده تر از قبل کنید. به عبارت دیگر او بیان می کند که از طریق افزایش توانایی ها و به کار گیری آن ها، افراد می توانند چیزهای بیشتری را به زندگی خود وارد و جذب کنند. هر زمان که وسوسه ی دخیل شدن در عادت های مخرب به سراغتان می آید، از خودتان بپرسید آیا این کار کمکی به رسیدن شما به موفقیت مورد نظرتان می کند یا خیر. اگر جواب منفی است، آن را با عادتی سازنده جایگزین کنید.
دشوارترین جنبه ی اثر مرکب این است که قبل از مشاهده ی نتیجه، باید برای مدتی با جدیت، با ثبات قدم و به نحو احسن کار کنیم. نیاکان ما این موضوع را می دانستند، ولی با نشستن پای تلویزیون و محو شدن در تماشای برنامه های اطلاعاتی تبلیغاتی با موضوع «چطور در سی روز ران های خود را لاغر کنید» یا «در شش ماه امپراتوری املاک و مستغلات خود را داشته باشید»، عصرشان را سپری نمی کردند. شرط می بندم پدربزرگ و مادربزرگتان با استفاده از مهارت هایی که در دوران جوانی و مهارت هایی که بارها و بارها در طول عمرشان یاد گرفته بودند، شش روز هفته را یک بند از صبح تا شب کار می کردند. آن ها می دانستند راز موفقیت در سخت کوشی، نظم و عادات خوب است. نکته ی جالب توجه این است که ثروت معمولاً از چنگ یک نسل در می آید. فراوانیِ بیش از اندازه، اغلب ذهنیتی بی اشتیاق به بار می آورد که همین امر باعث می شود افراد در زندگی خود دست روی دست بگذارند و کاری انجام ندهند. از متن کتاب
سپاسگزاری و قدردانی، تأثیر زیادی در زندگی دارد.
از جمله قدرتمندترین عواطفی که می توانیم تجربه کنیم، احساس سپاسگزاری و قدردانی است. این احساس باعث می شود نگرش مثبت تری نسبت به افراد و شرایط پیرامون خودمان داشته باشیم. «هاردی» توضیح می دهد که با قدردانی حتی می توان ارزش چیزها را بالاتر برد. می توانید قدردانِ شغل، شرایط یا حتی همسرتان باشید. یکی از روش های جالب و تأثیرگذار برای قدردانی کردن از همسرتان، این است که هر روز چیزی ارزشمند درباره ی آن ها را در دفتری بنویسید و پس از آن، در انتهای سال، این دست نوشته ها را در قالب یک کتاب به او هدیه دهید. این کار، نمودی صادقانه و بسیار تأثیرگذار از حس قدردانی است.
انتخاب زندگی مطلوب، مهم تر از انتخاب شغل مطلوب است.
هنگام انتخاب مسیری احتمالی برای آینده ی خود، ابتدا زندگی مطلوبتان را انتخاب کنید و سپس، دست روی حرفه یا کسب و کاری بگذارید که می تواند شما را به آن زندگی مطلوب برساند. امروزه اکثر افراد معمولا بدون فکر کردن به زندگی مطلوب خود، حرفه یا کسب و کاری را انتخاب می کنند. در اغلب موارد، این تصمیم ها بر مبنای پول یا جایگاهی که آن شغل می تواند به ارمغان آورد، اتخاذ می شوند. اما طبق نظر «دارن هاردی»، این روش کاملا غلط است. به منظور انتخاب زندگی مطلوب، می توانید سبک های گوناگون زندگی را امتحان و تجربه کنید و پس از آن، سبکی را انتخاب کنید که بیشترین لذت و رضایت را در شما به وجود می آورد.