1. خانه
  2. /
  3. بلاگ
  4. /
  5. حقایقی از کتاب «گتسبی بزرگ» اثر «اف. اسکات فیتزجرالد»

حقایقی از کتاب «گتسبی بزرگ» اثر «اف. اسکات فیتزجرالد»

The Great Gatsby Facts

با این مطلب همراه شوید تا درباره‌ی این رمان ماندگار از «اف. اسکات فیتزجرالد» بیشتر بدانیم.

کتاب «گتسبی بزرگ»، سومین رمان «اف. اسکات فیتزجرالد» و یکی از برجسته‌ترین داستان ها در ادبیات آمریکا، اولین بار در سال 1925 به انتشار رسید. این رمان که در برهه‌ای موسوم به «عصر جاز» در نیویورک رقم می خورد، به داستان تراژیکِ میلیونری خودساخته به نام «جِی گتسبی» می پردازد، و همچنین به ماجرای عشق پرالتهاب او به زنی جوان به نام «دِیزی بوکانن» که «گتسبی» از سال ها پیش شیفته‌ی او شده بود.




کتاب «گتسبی بزرگ» که در زمان انتشار به موفقیت چندانی دست نیافت، اکنون یکی از داستان های آمریکایی کلاسیک و گزینه‌ای همیشگی برای دریافت لقب «رمان آمریکایی بزرگ» در نظر گرفته می شود. با این مطلب همراه شوید تا درباره‌ی این رمان ماندگار از «اف. اسکات فیتزجرالد» بیشتر بدانیم.


ذهن غیرعادی در شناخت و چسبیدن به افراد عادی، به محض مشاهده‌ی آن ها، بسیار تیز و چابک است و به این ترتیب بود که در دانشکده مرا به ناحق متهم می کردند که سیاستمدار هستم، زیرا رازدار و سنگ صبورِ اندوه های آدم های خشن و بیگانه بودم. بیشترِ این رازها را بی‌آن‌که جست‌وجویی کنم، کشف می کردم؛ غالبا خود را به خواب می زدم یا خود را مشغول نشان می دادم یا خود را دشمنی سبکسر وانمود می کردم، هرگاه به روشنی می دیدم که در افق، سخن محرمانه‌ای لرز لرزان در حال طلوع است.—از کتاب «گتسبی بزرگ» اثر «اف. اسکات فیتزجرالد»




کتاب در ابتدا عنوان‌های دیگری داشت.

در طول زمان خلق کتاب، هر کدام از این نام ها به عنوان گزینه‌ای برای عنوان اصلی کتاب در نظر گرفته شدند: «در میان خاکسترنشینان و میلیونرها»، «تریمالچیو»، «تریمالچیو در وِست‌اِگ»، «در مسیر وِست‌اِگ»، «زیر سایه‌ی قرمز، سفید و آبی»، «گتسبیِ زرین‌کلاه» و «عاشق بلندپرواز».


به «فیتزجرالد» گفته شد که مخاطبین، ارجاع به «تریمالچیو» را درک نخواهند کرد.

«فیتزجرالد» در آستانه‌ی انتخاب یکی از دو عنوان «تریمالچیو» و «تریمالچیو در وِست‌اِگ» برای داستانش بود اما یکی از دوستانش او را مجاب کرد که این ارجاع، برای مخاطبین بیش از اندازه مبهم و نامفهوم خواهد بود. «تریمالچیو» در اصل شخصیتی در اثری داستانی مربوط به قرن نخست میلادی به نام «ساتیریکان» است. البته این داستان در طول تاریخ، طرفداران دیگری نیز داشته است: می توان اشاراتی به «تریمالچیو» را در کتاب «بینوایان» اثر «ویکتور هوگو» و همچنین برخی آثار «اچ. پی. لاوکرفت»، «هنری میلر» و «اکتاویو پاز» نیز مشاهده کرد.


کتاب تا حدی از یک رمان فرانسوی الهام گرفته شد.

این رمان فرانسوی، کتاب «مون بزرگ» اثر «آلن فورنیه» بود که در سال 1913 به رشته‌ی تحریر درآمد. رمان «مون بزرگ» از آن زمان تا کنون با نام های «رهگذر سرگردان» و «ثروت از دست رفته» نیز به زبان انگلیسی ترجمه شده است.


کتاب در ابتدا ناموفق بود.

کتاب «گتسبی بزرگ» برخلاف دو رمان قبلی «فیتزجرالد»، در زمان انتشار به موفقیت چندانی دست پیدا نکرد. این اثر در طول سال نخست، حدود بیست هزار نسخه به فروش رسید.


«فیتزجرالد» ناموفق بودنِ کتاب را به نبودِ یک «پروتاگونیست زن قدرتمند» نسبت داد.

«فیتزجرالد» مجاب شده بود که دلیل ناموفق بودنِ داستانش این بود که «گتسبی بزرگ» حتی یک شخصیت زن تحسین‌برانگیز نیز نداشت—چون در آن زمان، بخش عمده‌ی مخاطبینِ رمان ها را زنان تشکیل می دادند. او همچنین اعتقاد داشت عنوان کتاب، که به نظر خودش فقط «قابل قبول» بود، دلیل دیگری برای فروشِ کمِ این اثر به حساب می آمد.


چند روزی را در تنهایی به سر بردم تا این که یک روز صبح، مردی که تازه‌واردتر از من بود، سر راهم را گرفت و با لحنی درمانده پرسید: «از کدام طرف به روستای وِست‌اِگ می شود رفت؟» راه را به او نشان دادم و وقتی به راه افتادم، دیگر تنها نبودم، شده بودم راهنما و یک بومی در منطقه، و آن مرد به سادگی، موهبتِ «شهروندی» را به من عطا کرد. بدین ترتیب با طلوع آفتاب و سر برآوردن برگ های درختان، درست همان‌طور که در فیلم ها به سرعت برگ ها می رویند، من آن اعتقاد آشنا را داشتم که با شروع تابستان، زندگی یک بار دیگر آغاز شده است.—از کتاب «گتسبی بزرگ» اثر «اف. اسکات فیتزجرالد»




تعدادی از منتقدین نیز به کتاب بی‌علاقه بودند.

منتقدی در روزنامه «The Brooklyn Daily Eagle» در این باره نوشت: «این که چرا «فیتزجرالد» باید یک نویسنده نامیده شود یا این که چرا همه‌ی ما باید طوری رفتار کنیم که انگار او نویسنده است، هیچ وقت به شکلی مجاب‌کننده برای من توضیح داده نشده است.» روزنامه «The Evening World» نیز نوشت: «پس از خواندن «گتسبی بزرگ» کاملا متقاعد شده‌ایم که آقای «فیتزجرالد» یکی از نویسندگان بزرگ کنونی نیست.» 


برخی رویدادها در داستان، بر اساس واقعیت شکل گرفته‌اند.

«اسکات فیتزجرالد» و همسرش، «زلدا»، پس از تولد دخترشان در سال 1922، به روستای «گرِیت‌نِک» در «لانگ آیلند» نقل مکان کردند. «فیتزجرالد» در همین منطقه، شاهد مواجهه‌ی دو مفهوم «ثروت قدیمی» و «ثروت جدید» بود. افرادی که اهل «گرِیت‌نِک» بودند، به تازگی ثروتمند شده و ساکنینِ مناطق حومه‌ی این روستا، ثروت خود را به ارث برده بودند.


عمارت باشکوه «جِی گتسبی» از چند عمارت واقعی الهام گرفته شد.

یکی از این عمارت های واقعی، «قصر اوهِکا» در «هانتینگتونِ» نیویورک بود. این قصر حتی امروزه، پس از حدود یک قرن از زمانی که ساخت آن در سال 1915 آغاز شد، همچنان دومین مِلک خصوصی بزرگ در ایالات متحده به شمار می آید. برخی منتقدین ادبی همچنین، توصیفات «فیتزجرالد» از عمارت «گتسبی» را شبیه به «بیکن تاوِرز» در نظر گرفته‌اند: عمارتی با بیش از 140 اتاق که در سال 1945 تخریب شد.


بسیاری از شخصیت‌های داستان، بر اساس دوستان و آشنایان «فیتزجرالد» به وجود آمدند.

کاراکتر «دِیزی بوکانن» با الهام از یکی از نزدیکان «فیتزجرالد»، زنی جوان اهل شیکاگو به نام «گینِورا کینگ» به وجود آمد. یکی از پژوهشگران آثار «فیتزجرالد» بیان می کند رابطه‌ی عاشقانه‌ی این نویسنده با «گینِورا کینگ»، مهم‌ترین رابطه‌ای به حساب می آمد که «فیتزجرالد» تجربه کرده بود، حتی مهم‌تر از رابطه‌اش با همسرش، «زلدا». این ادعا شاید درست باشد چون گفته می شود این جمله‌ی تأثیرگذار در زندگی «فیتزجرالد»، توسط پدر «گینِورا کینگ» به او گفته شده است: «پسران فقیر نباید به ازدواج با دختران ثروتمند فکر کنند.»


خود «گتسبی» احتمالا از یک کهنه‌سربازِ جنگ جهانی اول الهام گرفته شده است.

«مکس گِرلاک» یکی از افرادی بود که «فیتزجرالد» از زمان اقامتش در «گرِیت‌نِک» او را می شناخت. پژوهشگر آثار «فیتزجرالد»، «متیو براکولی»، بریده‌ای از یک روزنامه را در میان یادداشت های پرتعدادِ «فیتزجرالد» پیدا کرد که ظاهرا توسط «گرلاک» برای او فرستاده شده بود. این بریده، تصویری از خانواده‌ی «فیتزجرالد» بود که در کنارش، یادداشتی دست‌نویس دیده می شد: «چند روز برای کار اینجا خواهم بود—خودت و خانواده‌ات چطور هستید، رفیق قدیمی؟» عبارت «رفیق قدیمی» (old sport)، اصطلاحی است که «گتسبی» به شکل پیوسته برای اشاره به راوی داستان، «نیک کاراوِی»، از آن استفاده می کند.


شوهر «دِیزی» در میان انواع ورزش های مختلف جسمانی، یکی از چهره های قدرتمندی بود که زمین چمن فوتبال دانشگاه «نیوهیون» به خود دیده بود—به نوعی یک چهره‌ی ملی به شمار می آمد، یکی از معدود مردانی بود که در بیست‌ویک سالگی به چنین اوجی می رسند؛ نقطه‌ای که بعد از آن، اوج دیگری نیست و هرچه هست، طعم فرود دارد. خانواده‌اش بسیار ثروتمند بودند—حتی در دانشکده، آزادی‌اش در هزینه کردن، موضوعی برای سرزنش و زخم زبان بود—اما حالا «شیکاگو» را ترک گفته و به شرق آمده بود. آن هم به شیوه‌ی پرزرق و برقی که نفس از سینه‌ی آدم می ربود؛ برای نمونه یک طویله اسب چوگان با خودش از «لِیک فارست» آورده بود. باورش مشکل بود که جوانی در سن و سال او، آن‌قدر ثروت داشته باشد که بتواند این کارها را بکند. این که چرا به شرق آمده بودند، نمی دانم.—از کتاب «گتسبی بزرگ» اثر «اف. اسکات فیتزجرالد»




«فیتزجرالد» حدود شش هزار دلار برای انتشار «گتسبی بزرگ» دریافت کرد.

«فیتزجرالد» به خاطر نوشتن یکی از محبوب‌ترین رمان های تاریخ، حدود 4000 دلار به صورت پیش‌پرداخت و حدود 1900 دلار پس از انتشار کتاب به دست آورد. او همچنین مدتی بعد حدود شانزده هزار دلار برای حق ساخت فیلم اقتباسی از داستانش، دریافت کرد. 


«زلدا» علاقه‌ای به فیلم اقتباسی «گتسبی بزرگ» نداشت.

این فیلم که در سال 1926 اکران شد، به هیچ وجه نتوانست با خود داستان برابری کند—حداقل از نظر «زلدا فیتزجرالد». او در نامه‌ای به همسرش نوشت که فیلم صامتِ ساخته شده بر اساس رمان، «بی‌ارزش و افتضاح و چرند بود و ما سالن را ترک کردیم.»


رمان «گتسبی بزرگ» پس از مرگ «فیتزجرالد» به محبوبیت رسید.

وقتی «فیتزجرالد» در سال 1940 به خاطر حمله‌ی قلبی جانش را از دست داد، تقریبا به نویسنده‌ای گمنام تبدیل شده بود. ناشر کتاب «گتسبی بزرگ» در زمان مرگ او، هنوز نسخه هایی از این رمان را در انبار انتشارات داشت—نسخه هایی که از چاپ دوم کتاب با تیراژ سه هزار نسخه، به فروش نرسیده بودند. اما آثار «اف. اسکات فیتزجرالد» در سال 1945 تولدی دوباره را تجربه کرد چون در آن زمان، حدود صد و پنجاه هزار نسخه از کتاب «گتسبی بزرگ» برای سربازان آمریکاییِ مشغول خدمت در جنگ جهانی دوم فرستاده شد.






مقالات مرتبط با "حقایقی از کتاب «گتسبی بزرگ» اثر «اف. اسکات فیتزجرالد»"
نگاهی به کتاب «هری پاتر و سنگ جادو»
نگاهی به کتاب «هری پاتر و سنگ جادو»

«رولینگ» برای خلق دنیای «هری پاتر» از سنتی قدیمی مربوط به داستان های فانتزی کودکان در بریتانیا الهام گرفته است.

بررسی کتاب «تصویر دوریان گری» اثر «اسکار وایلد»
بررسی کتاب «تصویر دوریان گری» اثر «اسکار وایلد»

همه چیز با یک نقاشی آغاز می شود، اثری که نوع نگاهِ افرادِ خیره به خود را تغییر می دهد و به نظر می رسد که خودش نیز تغییر می یابد.

کتاب «دختری در قطار»: گمشده در فراموشی
کتاب «دختری در قطار»: گمشده در فراموشی

خون، یک زیرگذر، لباسی آبی، و مردی با موهای قرمز: این ها تصاویری هستند که مدام در ذهن شخصیت اصلی داستان پدیدار می شوند.

اختتامیه نخستین مسابقه ادبی ایران کتاب
اختتامیه نخستین مسابقه ادبی ایران کتاب

اولین دوره مسابقه ادبی ایران کتاب با تجلیل از چهره های موثر در حوزه کتاب و نشر فرهنگ کتابخوانی در تالار ایوان شمس در تاریخ ۶ دی 1403 به کار خود پایان داد.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "حقایقی از کتاب «گتسبی بزرگ» اثر «اف. اسکات فیتزجرالد»" ثبت می‌کند