کتاب مصور حاضر از سری داستانهای ملانصرالدین برای گروه سنی «ج» است. در بخشی از این داستان کوتاه میخوانیم: روزی ملانصرالدین تصمیم گرفت به بازار برود و خرش را بفروشد تا بدهیهایش را بدهد. به بازار که رسید مرد دلالی را صدا زد و خر را به او نشان داد. مرد دلال خوب به خر ملا نگاه کرد و سپس به وسط بازار رفت و با صدای بلند شروع کرد به تعریف کردن از خر ملا. ملا با شنیدن تعریفهای مرد دلال به فکر فرو رفت. اهداف این داستان کوتاه این است که به کودکان یادآوری میکند که در انجام کارها به عقل خود رجوع کنیم؛ و پرهیز از تقلب و نیرنگ در معامله کنیم؛ و در آخر دوری از ظاهربینی و دهن بین بودن کنیم.
کتاب ماجرای خر فروختن