معرفی کتاب قصه های مادربزرگ (روباه مکار و مارمولک شیطان) اثر عالیه کشاورز
آتنا کمالی
یکی بود و یکی نبود در جنگلی روباه و مارمولک بهم رسیدند و با هم دوست شدند. روباه به مارمولک گفت: عجب دست و پای قشنگی داری. حاضری بیرون جنگل مسابقه دو بدهیم.
کتاب قصه های مادربزرگ (روباه مکار و مارمولک شیطان)
دسته بندی های کتاب قصه های مادربزرگ (روباه مکار و مارمولک شیطان)