کتاب تدی مودب است

Teddy Is Polite
ماجراهای تدی
کد کتاب : 107648
مترجم :
شابک : 978-9642970568
قطع : خشتی
تعداد صفحه : 12
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2008
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 10
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب تدی مودب است اثر آلیسون رنلدز

«تدی مودب است»‌ کتابی‌ست مصور با صفحاتی محکم و سخت برای بچه‌های ۲ تا ۴ سال. مجموعۀ «ماجراهای تدی»‌ ماجراهایی است که برای خرس کوچولوی بانمکی به نام تدی پیش می‌آید. بچه‌ها تدی را دوست دارند و همراه با او، هم سرگرم می‌شوند و هم به شکل غیرمستقیم نکاتی آموزشی یاد می‌گیرند. مجموعۀ ۴ جلدی تدی، سعی دارد تا مهارت‌های زندگی‌ را به شکلی روشن و گویا در قالب داستانی سرگرم‌کننده به بچه‌ها بیاموزد. بنابراین از نگاه بسیاری از پدر و مادر‌هایی که این مجموعه را برای بچه‌هایشان تهیه کرده‌اند، «ماجراهای تدی» مجموعه‌ای سرگرم‌کننده و آموزنده است.
یکی از دغدغه‌های پدر و مادرها این است که بچه‌ها بیاموزند، وقتی کار اشتباهی مرتکب می‌شوند، عذرخواهی و اظهار پشیمانی کنند. نگفتن «ببخشید» از زبان بچه‌ها، بعد از کار خطایشان، مسئله‌ای است که بسیاری از والدین با آن درگیر هستند. در کتاب «تدی مودب است» ‌نویسنده به سراغ این دغدغه رفته و سعی کرده در قالب داستانی جذاب و کوتاه و با تصاویری رنگی و بزرگ، این نکته را به بچه‌ها آموزش دهد که پشیمانی از کار اشتباه و گفتن «ببخشید» نکتۀ مهمی است که باید یاد بگیرند.
تدی در کتاب «تدی مودب است» ‌سر زده وارد آشپزخانه می‌شود و بدون آن‌که از دوستش اجازه بگیرد، نان او را برمی‌دارد و می‌خورد و بی‌آن‌که عذرخواهی کند، از آشپزخانه بیرون می‌رود. بعد در حیاط روروئک یکی دیگر از دوستانش را بی‌اجازه برمی‌دارد و سوار آن می‌شود و این‌قدر تند می‌راند که نزدیک است بزند به دوستش که هاج و واج ایستاده و او را نگاه می‌کند. حالا باید دید تدی یادش می‌آید که برود سراغ دو تا دوستش و از آن‌ها بابت کار اشتباهش عذرخواهی کند و به آن‌ها بگوید «ببخشید» ‌یا نه؟
با خواندن مجموعۀ «ماجراهای تدی» ‌برای بچه‌ها، آن‌ها با مفاهیمی مثل «شجاعت»‌، «ارتباط‌گیری»، «رعایت ادب و احترام»‌ آشنا می‌شوند و پا به پای تدی، به فکر فرو می‌روند و رفتار و شخصیت‌شان به شکلی درست پرورش می‌یابد.

کتاب تدی مودب است

قسمت هایی از کتاب تدی مودب است (لذت متن)
تس پرسید: نان تست من کجاست؟ تدی گفت: من آن را خوردم. بعد دوید بیرون. تدی روی روروک جدید تامی پرید و باسرعت از کنار او گذشت. تامی گفت: مواظب باش تدی، تو نزدیک بود مرا زیر بگیری! درست همون موقع مامان بیرون آمد و گفت: تدی، موقع رفتن به خانه ی سامی است و...