مجموعه قصه های مامان جونی و زیارت داستان یک خانواده خوشحال و خوشبخت است که برای زیارت به مشهد مقدس رفتهاند و در هرجلد اتفاقی پیش میآید که داستانی جذاب میسازد. در این جلد پسر خانواده برای کمک به یک پیرمرد میرود و او را تا نزدیکی ضریح همراهی میکند اما جمعیت زیاد او را با خود هممسیر میکند و ناگهان احساس میکند سرش گیج میرود. این کتاب داستانی جذاب دارد و با تصاویر رنگی و پر از جزئیات از حرم امام رضا(ع) کودکان را به فضای روحانی مشهد مقدس میبرد. تصویرسازی این کتاب را اسماعیل چشرخ انجام داده و طراحان گرافیـک آن نیز علیرضـا پوراکبـری و سپیده حسین جواد بودهاند.
کتاب کبوتری که حرف می زد