شکلگیری شخصیت فردی در دوران کودکی یک فرآیند حیاتی و مهم است. زمانی که فرد همیشه مشکلاتی در ارتباط با اطرافیان دارد، نتوانسته رابطههای سالمی با دیگران برقرار کند، آنها را از خود دور نگه میدارد و حتی پس از برقراری ارتباط با آنها، احساس ناراحتی و تردید دارد، ممکن است به عنوان فردی دارای شخصیت "والد" نکوهشگر و سختگیر توصیف شود. این نوع افراد معمولا انتظار دارند که دیگران به نظرات و انتظارات آنها پاسخ دهند و به عنوان فردی کامل و بینقص تلقی شوند. با وجود این انتظارات غیر واقعی، آنها به طور معمول از روابط خودشان با دیگران راضی نیستند و این به احساسات منفی در آنها منجر میشود.
درمانگران اغلب تلاش میکنند تا وجه غالب شخصیت افراد را شناسایی کرده و به دیگر ویژگیها و اجزای شخصیت آنها توجه کنند و سعی کنند در رشد و توسعهی دیگر ویژگیها کمک کنند. به عنوان مثال، اگر کسی دارای شخصیت "والد" سختگیر و نکوهشگری است و از روابط خودش با دیگران راضی نیست، ممکن است تشویق شود تا به کودک درون خود اجازهی بیان احساسات و هیجانات خود را بدهد و با خودش دوست شود.
یکی از موارد مهم در درمان و رشد هیجانی، اجتماعی و رفتاری کودکان، آگاهی از دلایل و علل آسیبدیدگیها و مشکلات رشد است. اغلب عدم آگاهی از این دلایل میتواند منجر به عدم توجه به کودکان در این حوزهها شود. والدین به عنوان مسئولان اصلی در شکلگیری شخصیت کودکان، مسئول ارتقاء روابط سالم با آنها هستند و تأثیر بسزایی در رشد هیجانی، اجتماعی و رفتاری کودکان دارند. ارتقاء ارتباطهای مثبت و سالم با کودکان از اهمیت ویژهای برخوردار است و میتواند به توسعهی شخصیت آنها کمک کند.
علم آسیبشناسی به بررسی علمی اختلالهای روانی همراه با دلایل ایجاد آنها پرداخته و به تقسیمبندی این علل به چندین دستهبندی مانند علل روانی، اجتماعی و ژنتیکی میپردازد. این علم همچنین به تحلیل شرایط روانی افراد در تمام طول عمر آنها، مراحل رشد و بروز اختلالها و شیوههای درمانی گوناگون میپردازد. به عنوان یک ابزار علمی، آسیبشناسی به ما کمک میکند تا بهترین راهکارها و درمانها را برای مشکلات روانی و رفتاری پیدا کنیم و به افراد کمک کنیم تا به رشد و توسعهی سالمی دست یابند.
کتاب کودکی و آسیب های روانی