«روباهیاب» عنواون شغل عجیبی است که شاید تابهحال اسمش را نشنیده باشید. شغلی که گویا در نمایشنامهی «داون کینگ» خیلی هم معروف و جاافتاده است، تا جاییکه عنوان نمایشنامه را نیز به خود اختصاص داده است. جهان نمایشنامه و داستانی که خانم کینگ طرح کرده، شاید شباهت کمتری به زیستهی ما داشته باشد؛ اما در جهان تمثیل و استعاره شباهتهای بسیاری بین تجربیات ما و قوانین این نمایشنامه وجود دارد. کمدی سیاه «روباهیاب»، روایتگر انگلستان در سالهایی است که شاید در تاریخ، بیمثال باشد. انگلستان، این بهشت سبز، در قحطی و سیاهی فرورفته است. جهان، سازوکارهای خودش را ازدستداده و نیازهای اساسی انسانی مانند غذا، نایاب شدهاند. در این میان خانوادهای دو نفره و منزوی از اجتماع، سرگرم زندگی کوچک خودشان هستند که سروکلهی غربیهای پیدا میشود. غریبه یکی از مأمورین دولت انگلستان است که برای سرکشی به مزرعهی این خانواده آمده است. تولیدات گیاهی مزرعه کمتر از حد استاندارد است و همین عامل، دولت را مشکوک کرده که شاید مزرعه مورد حملهی روباه و حیواناتی قرار گرفتهباشد که تولیدات را مصرف میکنند. غریبه که نامش ویلیام بلور است، از کودکی برای روباهگیری آموزش دیده. گویا این حرفه در این جهان ویرانشهری بسیار معروف و پرطرفدار است. ویلیام بلور پس از مراجعه به مزرعهی متروکه، با چیزهایی روبهرو میشود که انتظارش را نداشته است و همین موارد موتور محرکهی نمایشنامه هستند و جهان تمثیلی آن را شکل میدهند. پس از مطالعهی این اثر، شاید اولین چیزی که به ذهنتان بیاید دنیای سیاه اورول و رمان 1948 باشد. نمایشنامهی «روباهیاب» که از نوع هیجانانگیز و ویرانشهری است، دغدغههای مهمی را زیر سوال میبرد که نهتنها برای مردم انگلستان، که برای تمام مردم جهان موضوعیت دارد و شاید به همین خاطر است که این اثر به زبانهای مختلفی ترجمه و در کشورهای مختلفی منتشرشده است. داون کینگ نویسنده و نمایشنامهنویس 46 سالهی انگلیسی است که در حوزههای مختلف ادبیات، تئاتر و سینما آثار ارزشمندی خلق کرده و در سال 2011 برندهی جایزهی نویسندگی Papatango شده است.
درباره داون کینگ
داون یک نویسنده و نمایشنامه نویس برنده جایزه است که در تئاتر، فیلم، تلویزیون، واقعیت مجازی و رادیو کار می کند. او در استرود، گلاسترشایر به دنیا آمد و اکنون در لندن، نزدیک جنگل اپینگ زندگی می کند.
همیشه به خاطر داشته باشید که کوچک ترین لغزشی در شخصیت شما می تواند شکافی باشد که روباه خودش را در آن مخفی کند، مانند آبی که در شکاف سنگی منتظر است تا یخ بزند و سنگ را از هم بپاشد.