بیست و دو سال پیش، سم و دین وینچستر مادرشان را بهخاطر یک نیروی فراطبیعی شیطانی و مرموز از دست دادند. سالها بعد، پدرشان، جان، به آنها تعلیم داد چگونه این شرارت را از بین ببرند.
در گسترهای از مزارع دورافتاده، درست پس از چشمانداز خیرهکنندۀ گرند کنیون، هر چهل سال یک بار، موجی از کشتارهای مرموز رخ میدهد. در سالهای گذشته، ساکنان منطقۀ گرند کنیون کم و پراکنده بودهاند، ولی یک فروشگاه بزرگ در نزدیکی شهر قرار است افتتاحیۀ باشکوه خود را جشن بگیرد… و هزاران قربانی جدید را جذب کند.
گلهای مرگبار از ارواح حیوانات و اشباح انسانی برخاستهاند تا این گوشۀ کوچک از صحرای آریزونا را به وحشت بیندازند. برادران وینچستر مصمماند هم از افراد محلی و هم از خریداران محافظت کنند، ولی هیچوقت فکر نمیکردند مجبور شوند با گروهی از قاتلانی مبارزه کنند که تا این حد شرور، تا این حد انتقامجو و تا این حد… مرده باشند! اگر سم و دین نتوانند علت این موضوع را بفهمند، درۀ ساحره، آخرین آرامگاه دو برادر خواهد بود.
کتاب فراطبیعی 2