این داستان با آوردن و به امانت گذاشتن ظرف توتفرنگی برای همسایه خرگوش کوچولو به نام گوشو خرگوشه شروع میشود که برادر گوشو سعی میکند از توتفرنگیهای داخل ظرف بردارد؛ اما گوشو خرگوشه مانع او میشود که بالاخره بدون دستدرازی این دو خرگوش، امانت را تحویل صاحب آن میدهند.
کتاب یک دانه توت فرنگی
در سال تولد 1345 در تهران به دنیا آمد.تحصیلات وی لیسانس گرافیک است.سابقه بیست سال کار در مهد کودک به عنوان مربی و عضو انجمن نویسندگان کودک و نوجوان را در کارنامه ی خود دارد و همچنین نامزد سیزدهمین دوره کتاب سال جشنواره شهید غنی پور برای کتاب بچه تمساح کجارفت هم شده است.