گفتمان معاصر، عنوان سلسلهنوشتارهایی است در تبیین کلیدیترین مفاهیمی که مورد نیاز جامعهی امروز ماست و در بیانات رهبر حکیم انقلاب اسلامی مورد توجه یا اشاره قرار گرفته است. این نوشتارها بر آن است که ترسیمی جامع، مستند، کوتاه و ساختارمند در باب این مفاهیم ارائه دهد تا تفسیری متقن و معتبر از این مفاهیم، پیش روی اندیشهورزان و فعالان جبهه فکری انقلاب اسلامی قرار داشته باشد. یکی از خصوصیات ولایت فقیه به مثابه امتداد خط نبوت و امامت، استخراج و شکوفایی ظرفیتها و به تعبیر امیرالمومنین (ع) اثارهی عقول است، چرا که در اندیشهی اسلامی، مردم مانند معادن طلا و نقرهاند: «الناس معادن کمعادن الذهب و الفضه پس فنآوری استخراج و اکتشاف این معادن، در دست مربیان و رهبران جامعهی اسلامی است. آتشبهاختیار به معنای: کارفرهنگی خودجوش و تمییز، یک راهبرد دائمی و اساسی و الگوی مطلوب مدیریت فرهنگی در جهت شکوفایی ظرفیتهای مردمی است. انقلاب اسلامی ایران از آنجایی که ماهیتش فرهنگی است_ البته این به معنای تک بعدی بودن آن نیست، بلکه ابعاد سیاسی، اقتصادی هم در آن ملحوظ است _ اساسا یک کار فرهنگی خودجوش و تمییز است. به همین خاطر آتشبه اختیار را میتوان، یک راهبرد ضروری در پیدایی و همچنین در پایایی انقلاب دانست نه صرفا یک تاکتیک مقطعی و موقّت. اهمیت این راهبرد دائمی در گامدوم انقلاب، با تأمل در بیانیهی گامدوم، مشهود است؛ «انقلاب اسلامی پس از نظامسازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمیبیند، بلکه از نظریّهی نظام انقلابی تا ابد دفاع میکند» یکی از اجزای «نظریهی نظامانقلابی»، «جوشش انقلابی» است و به نظر میرسد، یکی از لوازم «جوشش انقلابی» همان «آتشبهاختیار» است که نه تنها ناسخ و ناقض نظمسیاسی و اجتماعی موجود نیست بلکه ضامن و مکمل آن است. جوششی هدفمند، اندیشهبنیان و بنبستشکن که خلل و فرج جامعهی ولایی را به خوبی پوشش میدهد. و پیوستگی حداکثری نظام امت-امامت را تامین میکند. به همین خاطر، بازخوانی و نصبالعین قرار دادن فرمان آتشبهاختیار، برای جوان مومن انقلابی، ضروری مینماید، مخصوصا اینکه علیرغم وضوح این فرمانروشن؛ درکها و تلقیهای نادرستی از این مفهوم، در فضای نخبگانی و تودهای صورت گرفت. لذا یک گفتار از کتابچههای گفتمانمعاصر، به تبیین این مقوله اختصاص یافت.
کتاب آتش به اختیار