گلها قاصدک در باران بهاری چرخ زدند و سر از شهر قصه درآوردند. باغ قصه، بوی عطر شکوفههای گیلاس میداد. بچهها همیشه دلشان برای قصه غنج میزند. آدمبزرگها هم سرزمین قصه را دوست دارند. خداوند مهربان در کتاب عزیز و بی نظیرش گاهی با زبان قصهبا ما حرف میزند و داستانهای گذشتگان را برای ما روایت میکند تا از آنها عبرت بگیریم و زندگی بهتری داشته باشیم. ما در این عرصه روایت و تصویر را در کنار هم قرار دادهایم تا شاید قطرهای از اقیانوس زلال و بینهایت معجزهی خداوند را به کودکان ایرانزمین عرضه کنیم. قصههای قرآنی را باید با دل و جان بشنویم، بخوانیم و به قدرت خداوند بیهمتا بیشتر از همیشه پی ببریم.
کتاب ابراهیم و اسماعیل