این کتاب رابطه مبانی فقه شیعه را با مفهوم کرامت ذاتی انسان بررسی میکند. پرسش اساسی کتاب این است که آیا میتوان از برخی آیات قرآن کریم - همچون آیه ۷۰ سوره اسراء - اصلی با عنوان «کرامت انسانی» استنباط کرد تا در صورت تعارض با دیگر احکام شرعی بر آنان حاکم شود؟
نویسنده، در بیان مفهوم کرامت، میان دو مفهوم کرامت ذاتی و کرامت اقتضائی یا استعدادی تمایز میگذارد. از نظر او مفهوم «کرامت ذاتی» قابل استنتاج از مبانی دینی اسلام است و میتواند مبنای تأسیس اصلی فقهی باشد. ادعای کتاب این است که علاوه بر عقل و قرآن، چندصد روایت از معصومان شامل تبیین کرامت ذاتی و حوزههای مربوط به آن است.
این اثر گزارشی از نظر مخالفان اصل بودن کرامت انسان ارائه میکند و به آنها پاسخ میدهد. همچنین میگوید که اثبات چنین اصلی باعث میشود تا همچون «اصل عدالت» حاکم بر تمام احکام شرعی باشد. این امر، اثر قابل توجهی در احکام فقهی زنان، اقلیتها، بردهداری و احکام سیاسی و حکومتی خواهد داشت. از نکات مثبت این اثر، میتوان به حجم کم، بیان ساده و استدلالهای صریح اشاره کرد. در مقابل، برخی عبارات نویسنده باعث آمیزش معنای کرامت ذاتی با مفاهیم عرضی کرامت، همچون «حرمت اهانت به انسان» میشود که میتواند از نقاط قابل نقد اثر به حساب آید.
کتاب اصل کرامت انسانی