«آواز قایقران» دومین مجموعه غزلیات آرمان داوری است. یکی از غزلهای این مجموعه چنین است:
ای یار من، ای ماه چرا دیر دمیدی
هرقدر زدم داد به دادم نرسیدی
ای آنکه تو از عاطفه و عشق به دوری
جان کندن ما را تو چرا هیچ ندیدی
بگذاشتیام خوب که این جان به لب آمد
وانگاه به داد من دیوانه رسیدی
در کوی من خسته پس از اینهمه اصرار
خود پای نهادی و سپس پای کشیدی
ای کاش که در سینه خود عشق بکاریم
بی عشق نداریم نه شوری نه امیدی