یک روز، فیل کوچولو داشت با خرطومش درختی را از ریشه در میآورد که خرطومش کنده شد. عصر آن روز قرار بود فیل کوچولو با مادرش به خانة «عمّه فیله» برود. به همین دلیل فیل کوچولو تصمیم گرفت تا دماغ یکی از حیوانهای جنگل را قرض بگیرد. اما هیچ یک از حیوانات دماغ خود را به او قرض ندادند تا اینکه باباکفشدوز از راه رسید و چارهای اندیشید. مخاطبان این داستان تخیلی گروه سنی «ب» هستند.
کتاب فیل کوچولو ! دماغت کو ؟