رمان «ستاره آخرین عشق نادر» روایتی است تاریخی از سه سال پایانی سلطنت نادرشاه که داستانی عاشقانه نیز در دل خود دارد.
در این اثر، ماجرای تاریخی آخرین عشق نادر روایت شده است که درحقیقت وقایع سه سال آخر سلطنت نادر را دربرمیگیرد و بخشی از رازهای دگرگونی ناگهانی نادر را بازگو میکند. در این سه سال نادر ناامید، با اندیشهای پریشان، چنان ستمی بر مردم خود روا داشت که به گفتهی میرزا مهدی خان استرآبادی مردم از ظلم و جور او به غارها پناه بردند.
خونریزی و ستمکاری شعلهی غضب نادر را تیزتر میکرد؛ تا جایی که خود نیز در آن آتش سوخت و پردهی تاریکی بر تاریخ حیات خود کشید و قلمرویی را که به زور شمشیر، از رود سند تا کنار دجله، زیر فرمان درآورده بود، با مرگش از هم پاشید.
این رمان شرح ماجرای عشق نادر به یک دختر هندی به نام «ستاره» است که او را به عنوان خدمه برای نادر فرستادند، اما زیبایی شگفتانگیز ستاره باعث شد که نادر عاشق او شود.
کتاب ستاره آخرین عشق نادر