الک و درین سوار بر لویاتان هستند که دستوری از راه میرسد تا کشتی مسافری غیر عادی را سوار کند.
این مخترع نابغ (یا شاید هم دیوانه!) مدعی در اختیار داشتن سلاحی به نام گولیات است که میتواند به جنگ پایان دهد.
ولی او واقعا طرف چه کسی است؟
الک هنگام انجام ماموریتی فوق محرمانه سرانجام درونیترین راز درین را در مییابد، یا در واقع دو تا از راز هایش را.
نه فقط میفهمد که او یک دختر است که به شکل پسرها تغییر ظاهر داده… بلکه احساسی هم نسبت به الک پیدا کرده است.
تاج و تخت امپراطوری، عشقی ناب و حقیقی به یک رعیت و نابودی یک شهر بزرگ، همه و همه به حرکت بعدی و نهایی الک بستگی دارد.
کتاب لویاتان 3