"شهربانو" یکی از دختران یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی، است. در این کتاب از دورانی سخن میرود که او دختری خردسال بود و همراه خواهرش در باغی بازی میکرد. مادر او هندی و پدرش از شاهزادگان ایرانی بود. پدرش مدتی از تاج و تخت محروم بود ولی با کمک درباریان وفادار به پادشاهی رسید. به تخت نشستن او با پیشروی مسلمانان به سرزمینهای اطراف به خصوص ایران، مصادف بود. شهربانو که قرار بود با یکی از درباریان ازدواج کند در جنگی که میان سپاه ایران و لشکر مسلمانان رخ داد اسیر گردید و به مدینه برده شد. در آنجا با سلمان فارسی آشنا گشت و به اسلام روی آورد. از آنجا که شاهزاده بود، علی (ع) امر کرد که او میتواند به منزلهی دختری آزاده از میان اعراب همسری انتخاب کند. مردانی از اعراب از برابر او گذشتند تا این که شهربانو، امام حسین (ع) را به همسری برگزید. در کتاب حاضر ضمن بیان وقایع اواخر دورهی ساسانیان در ایران شرح زندگی سه زن ایرانی با نام "ماهآفرین"، "آذرمیدخت" و "شهربانو" بازگو میگردد.
کتاب شهربانو