تئاتر ایران را من به پیش از "آناهیتا" ی مصطفی اسکوئی و پس از آن قابل تقسیم میدانم: او بود که پس از سقوط تئاتر سعدی و خاکستر شدن آن به دست شعبان جعفری: لات دربار به عنوان آخرین دژ تئاتر راستین آن روزگار به مدیریت عبدالحسین نوشین، دیگر بار تئاتر غیر دولتی را از نو به جریان انداخت و کارنامه ی بسیار موفقی از خود بیادگار گذاشت. او مطمئنا ضعف هایی داشت اما دشمنانش محسناتش را انکار، تاثیرش را ناچیز و تلاش بی وقفه اش را دست کم گرفته اند. اما حقیقت از دشمنان او قوی تر است. او مجنون تئاتر بود، بی وقفه و تا دم آخر . روحش شاد.