زبان به عنوان بستر انتقال معنا کلیت متن را بازتاب می دهد و به مثابه ی عنصری ژرف ساز و لایه آفرین نقشی موثر در کاربردی ساختن متن دارد. برجسته سازی و غنی سازی واژگان و زبان در ادبیات پارسی برگرده ی زبان آرکائیک است که در ادوار گذشته استفاده از آن مرسوم بوده است. کارکرد این زبان در جایگاه ویژه خود چنان مهم است که عدم استفاده از آن در جای مناسب کاملا محسوس است و عدم حضورش متن را کند. تمایل به این کارکرد ،زبان از نخستین نمایشنامه های ایرانی تا به امروز قابل جستجو در این کتاب با بررسی دو نمایشنامه ی رستاخیز شهریاران ایران محمدرضا میرزاده عشقی و «شاه ایران و بانوی ارمن» ذبیح اله بهروز ، به موضوع تشخص بخشی ناشی از کارکرد زبان کهن در خلق متون نمایشی و ایجاد فضای نمایشی آرکائیک بر پایه زبان نمایش پرداخته شده است.
کتاب تاثیر زبان آرکائیک بر زبان نمایش