یک روز خسرو انوشیروان در جمع یاران و مشاورانش نشسته بود. سپهسالار و فرمانده نظامی از امنیت مرزها و آمادگی ارتش گزارش می داد و آن یکی مشاور از اوضاع اقتصادی مردم سخن می گفت. بزرگان کشوری و لشکری هر کدام درباره اوضاع مملکت و مردم، وضعیت چاپارخانه ها، دانشگاه جندی شاپور، آتشکده ها و ایالات و ولایات دور و نزدیک گزارش می دادند و نظرات و پیشنهادات خود را به خسرو انوشیروان ارائه می کردند.
در این میان خزانه دار کاخ کسری جلو آمد و گفت: سرورم! به شکرانه امنیت و صلحی که در این مرز و بوم برقرار است، بازرگانان ایرانی سود فراوانی از داد و ستدهای خود با کشورهای دیگر به دست آورده اند.