کتاب قهرمان، درباره قصه ایست که زندگی راندا برن و بسیاری افراد دیگر در طول تاریخ را دگرگون کرده است. این قصه، از آغاز زمان به شیوه هایی گوناگون در فرهنگ ها و کشورهای گوناگون روایت شده، اما مضمون آن همواره یکی بوده است. داستان درباره ی قهرمانی ست که شجاعانه عازم سفری بر روی این کره خاکی شده است.
منظره ی زمین بسیار دلپذیر و زیباست، دریاها، کوه ها، جنگل ها، سواحل، دشت ها، حیوانات، پرنده ها و غیره ... به این زیبایی طبیعی باید اضافه کنیم، تمامی شور و حال تجربیات آدم هایی را که ساکن این کره ی زیبا هستند. با وجود این، همان طور که قهرمان آن را کشف می کند، زندگی بر روی زمین با چالش هایی بسیار همراه است. رشد، زحمت بسیار دارد، از کودکی تا بلوغ، جوانی، و پیری. هیچکس نمی تواند از درد و رنج فیزیکی، غم، و سرانجام مرگ، بگریزد. البته، زندگی بر روی این کره ی خاکی با درد و لذت، غم و شادی، شکست و پیروزی همراه است، زیرا زندگی خاکی ما آدم ها بر تضادها و تقابل ها استوار است. هر چیزی ضدی دارد و با ضد خود شناخته می شود.
مولانا می گوید:
این جهان، خود حبس جان های شماست هین روید آن سو که صحرای شماست این جهان، محدود و آن خود، بی حد است نقش و صورت، پیش آن معنا، سد است. آری، آن سو را تو خود باید کشف کنی، و به امکانات بی حد خود دست یابی.
تنها با کامل کردن سفر قهرمان و فعلیت بخشیدن به امکانات بالقوه ی وجود خویش است که تو قهرمان قصه ی زندگی خویش می شوی. آنگاه، هدفی والا در چشم انداز زندگی تو قرار می گیرد و قلب تو را متوجه خود می کند، کمک به کسانی که در راه سفر قهرمانی زندگی خویش تازه گام نهاده اند. تو با تمامی آنچه در راه سفر قهرمانی خویش در زندگی کشف کرده ای به کمک آن ها می شتابی.
آدم هایی که قرار است در کتاب قهرمان با آن ها سفر کنی کسانی هستند که به راه سفر قهرمان زندگی خویش گام نهاده اند. آن ها از سراسر جهان گردهم آمده اند تا داستان زندگی خویش را بازگویند و تجربه های خویش را با تو سهیم شوند. آن ها می کوشند تا تو را به سفری دل انگیز و پر هیجان ترغیب کنند: سفر قهرمان.
کتاب قهرمان