هنگام بررسی روایتهای عاشورا به نام متونی برمی خوریم که یا امروزه هیچ اثری از آن باقی نمانده یا از طریق متون دیگر، بخشهایی از آن به دست ما رسیده که در واقع خاستگاه اصلی روایتهای عاشورایی در کتب تاریخی سده های سوم به بعد است، پیش متنهای دست اول به شمار می روند. اطلاق پیش متن به این روایتها اندکی با اغماض و ساده انگاری است؛ چرا که به دلیل از بین رفتن این متون یا نقل به واسطه نمیتوان با قاطعیت گفت که متون متأخر، روایتهای این کتب را عینا به ما رسانده اند یا با دگرگونی و دخل و تصرف. به بیانی دیگر نمیدانیم که رابطه متون متأخر با این متون از نوع فزون متنیت است یا بینامتنیت.
(برگرفته از متن ناشر)
من هنوز نخوندم ولی احساس خوبی در باره این کتاب دارم