کتاب مصور حاضر، داستانی با سبک روایتی متفاوت است که داستان شکارچی تنهایی را در یک دشت روایت میکند. او تمام تپه را تله گذاشته بود و حالا نقشه تله گذاری خود را گم کرده است. او نمیتوانست به داخل محوطه برود چون ممکن بود خودش پا در تلههای خودش بگذارد. در داستان میخوانیم: «سه هفته گذشت. شکارچی دست از پا درازتر برگشت. به تپه که رسید، دست کرد توی جیبش. نقشه تلهها آنجا نبود. تمام جیبها و کولهاش را چند بار گشت».
کتاب تله های زرد قدیمی