حنانه سعدآبادی شاهرودی، در کتاب ناگویی هیجانی و آسیبپذیری بیماران سرطانی، با هدف ارزیابی عوامل موثر بر آسیبپذیری روانی بیماران سرطانی، به بررسی تاثیر ناگویی هیجانی و کیفیت زندگی پرداخته است.
سرطان یکی از بیماریهای مزمن و غیر واگیردار است که سلامت افراد جامعه را به خطر انداخته، بر جسم، روان و وضعیت اجتماعی و اقتصادی آنها تاثیر میگذارد. این بیماری در اثر رشد و انتشار غیر قابل کنترل سلولهای غیر طبیعی ایجاد میشود و اگر این بیماری کنترل و درمان نشود میتواند به مرگ منجر شود. در این راستا، بر طبق آخرین بررسیهای آماری در ایران، سرطان بعد از بیماریهای قلبی و عروقی و حوادث غیر عمدی، سومین عامل مرگ و میر محسوب میشود. در بیان آثار و پیامد این بیماری، به این نتیجه میرسیم که با توجه به پیامدهای سرطان همچون بیاشتهایی، تهوع، استفراغ، تغییرات حسی حرکتی، ریزش مو و خستگی و غیره، میتوان بیان کرد که سرطان کیفیت زندگی و عملکرد فرد، خانواده و دیگر سیستمهای مرتبط با خانواده را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. بیشتر افرادی که مبتلا به سرطان میشوند، یک دوره فشار روانی را تجربه میکنند. در برخی فشار روانی خود به خود از بین میرود و به مشکلات روانی و دیرپا منجر نمیشود و به صورت یک واکنش سازگاری طبیعی در نظر گرفته میشود. اما در برخی از بیماران مشکلات روانی شدیدتر است. در واقع افراد مبتلا به سرطان با توجه به مسائل خاص این بیماری، ممکن است آسیبپذیریهای روان شناختی ویژهای داشته باشند که آنها را مستعد اختلالهای روانی و جسمانی کند. که در این بین، گروهی از محققین ایتالیایی با مطالعه بیماران مبتلا به سرطان در محدوده سنی 11 تا 13 سال دریافتند که سرطان مهمترین عامل مربوط به سلامت و آسیبپذیری روانی است. اهمیت این مساله در آن است که آسیبپذیری روانی با رضایت از زندگی، خوشبینی متضاد، و خودکارآمدی رابطه منفی دارد و برخی از تحقیقات نیز نشان میدهند که بین آسیبپذیری روانشناختی و سازههای تطبیقی که به شدت با سلامت ذهن مرتبط هستند ارتباط وجود دارد، از جمله رضایت از زندگی. بنابراین آسیبپذیری روانی میتوان آثار منفی زیادی بر افراد ایجاد نماید که این مسئله سبب شده است عامل یاد شده (آسیبپذیری روانی) و عوامل تشدید کننده آن بیش از پیش مورد توجه قرار گیرند.
در کتاب ناگویی هیجانی و آسیبپذیری بیماران سرطانی آمده است که ناگویی هیجانی یک ویژگی چند بعدی بنا شده بر پایۀ فقر در تخیّلات، مشکل در توضیح یا نامیدن احساسات، اشکال در تشخیص احساسهایی از حسهای بدنی و احاطه بر حوادث و اتفاقات بیرونی است و ویژگیهای اصلی آن عبارتند از: ناتوانی در بازشناسی و توصیف کلامی هیجانهای شخصی، فقر شدید تفکر نمادین که آشکارسازی بازخوردها، احساس، تمایل و سائقها را محدود میکند. همچنبن گروه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، کیفیت زندگی را اینگونه تعریف میکند: ادراک افراد از موقعیت خود در زندگی از نظر فرهنگی و سیستم ارزشی که در آن زندگی میکند و در ارتباط با اهداف، انتظارات، استانداردها و الویتهایی است که کاملا فردی بوده و بر درک افراد از جنبههای مختلف زندگیشان استوار است.
کتاب ناگویی هیجانی و آسیب پذیری بیماران سرطانی