دغدغه امروزی بیشتر تولید کنندگان وفروشندگان وتوزیع کنندگان افزایش فروش ودر نهایت دستیابی به سود بالاست وافزایش فروش میسر نخواهد بود مگر بارضایت مشتری! (مشتری به انتظارات خود برسدو از استفاده کالا لذت ببرد)ودستیابی به رضایت مشتری در تحلیل نیازهایش نهفته است وپاسخ به این که مشتری واقعا به چه چیزی نیاز دارد؟
جهت درک اهمیت مشتری بهتر است کتاب را با اظهار نظر مدیر برجسته قرن جک ولش، (مدیر افسانه ای جنرال الکتریک) شروع کنیم: «در گذشته مدیران زمان زیادی راصرف تدوین سیاستهای سازمان می کردندو وقت کمتری را برای حرکت در زمینه ایجاد فضای واقعی کسب وکارمیگذاشتند در حالی در دنیای نوین هیچ شرکت وسازمانی نمیتواند امنیت شغلی ایجاد کند مگر از طریق مشتریانش! سازمانهایی که این نکته را در یافته اند هر کاری برای تامین نیازهای مشتری انجام میدهندوبر این باورند که این قطعا به صورت ارزش افزوده به سازمان یا شرکت باز میگردد.»
امروزه سازمانهای تولیدی یا خدماتی، میزان رضایت مشتری را به عنوان معیاری مهم برای سنجش کیفیت کار خود قلمداد می کنند واین روند همچنان درحال افزایش است. اهمیت مشتری و رضایت او چیزی است که به رقابت در سطح جهانی برمی گردد. چنانکه در جایزه ملی کیفیت مالکم بالدریج چیزی حدود ۳۰ درصد از کل امتیازها را میزان رضایت مشتریان تعیین می کند.