اول آقا کشاورز، گندما رو میکاره
وقتی طلایی شدن، داسشو برمیداره
گندمو تحویل میده، به مرد آسیابان
کار میکنه آسیاب، با فوت باد ناگهان
(برگرفته از متن کتاب)