شما با مطالعهای کتاب مبانی نوروفیزیولوژیکی حرکت تشخیص خواهید داد که ساختار بدن انسان و ویژگیهای حرکتی آن (عضلات اسکلتی)، به طور آشکاری فرآیند کنترل آن را پیچیده میکند، اگر چه فواید ارزشمندی دارد. پیچیدگی حرکت و به طور آشکاری عوامل بغرنج سیستم حرکتی انسان، فرامین سطح بالایی را در کنترل کنندهی عالی حرکات انسان که سیستم عصبی مرکزی نام دارد، قرار میدهد. سیستم عصبی مرکزی باید تطبیق پذیری، قوهی ابتکار و بسیاری از جنبههایی که حتی ممکن است ما واژههای مناسب آنرا نداشته باشیم را دارا باشد. بنابراین باید حرکات ارادی را هم به عنوان یک فرایند آشکارساز از فعالیت عصبی مرکزی و هم ابزاری برای درک سیستم عصبی مرکزی در نظر بگیریم.حرکات برای مطالعه جالب هستند زیرا قابل مشاهده و قابل اندازهگیری و همچنین به طور نسبی در بر گیرنده ی ارتباطات بین تکلیف و پیامد هستند (این ارتباطات معمولا در فرآیندهای ذهنی کمتر آشکار هستند ). تحلیل حرکات ارادی، روشی برای یادگیری چگونگی تصمیمگیری مغز و چگونگی اجرا توسط دستگاههای محیطی اجرا میکنند، میباشد. این جریان منجر به دانش عمیقتری میشود نسبت به اهداف فوری از درک اینکه چگونه شخصی میتواند با یک قاشق بدون ریختن، سوپ بخورد راهی برای رسیدن به تصیمیم گیری، تفکر، درک کردن و سایر پردازش ها وجود دارد آیا در این مورد، نکته ی قابل ملاحظهای برای مطالعه وجود دارد؟
کتاب مبانی نوروفیزیولوژیکی حرکت