انسانشناسی دین به دنبال فهـم دیـن در زمینه فرهنگـی خـودش است، آنگونه که توسط دینداران در تجربه دینورزیشان وجود دارد. از دیدگاه علم انسان شناسیْ مذهب یک نهاد اجتماعی است، عبادت و پرستش یک فعالیت اجتمـاعی و ایمـان یـک نیـروی اجتمـاعی اسـت. دینداری بهمثابه یک پدیده اجتماعی، فرهنگی و روانشناختی، صرفا بـهمعنـای دانستن یک حقیقت یا آنچه که بهعنوان حقیقت میتواند در نظر گرفتـه شـود نیست، بلکه تجسم بخشیدن به آن، زندگی کـردن بـا آن، و خویشـتن را بهطـور نامشروط بدان اختصاص دادن است. از این منظر، در هیچ جامعه ای مذهب سیطره کامل بر همه وجوه زندگی ندارد. اعتقاد مذهبی تأثیرش بر وجدان جمعی از طریق سـیطره کامـل یـا جابهجـاکردن آن بـر اسـاس معیارهای خاص خودش نیست، بلکه از طریق تبدیل شدن اعتقادات مـذهبی بـه بخشی از آن وجدان جمعی و ایجاد پیامدهای اجتماعی برای آن است.
کتاب انسان شناسی دین و آیین