اسطوره واژه ای است که از عربی به فارسی راه یافته و در اصل به معنای روایتی است که اساس واقعی و تاریخی ندارد. خود این واژه عربی نیز از واژه یونانی historiaگرفته شده که معنای آن استفسار، تحقیق، شرح، و تاریخ است. بررسی اجزا و ریشه این واژه نشان می دهد که با واژه هایی در زبان های باستانی دیگر خویشاوند است که معنای دیدن، داوری، دانستن، مژده، و... را می رسانند. در زبان های اروپایی واژه myth، یا صورت هایی از آن، برابر واژه اسطوره یا اساطیر است که آن هم از واژه یونانی muthosبه معنای « سخن و افسانه » گرفته شده است.
اسطوره، بر خلاف تاریخ، گذشته را به مثابه گذشته عرضه نمی کند، بلکه آن را در مقام زمان حال باز می نماید. البته زمان حال اسطوره، زمان حال غیر واقعی تجربه روزمره معمول نیست که به گذشته ای مرده و آینده ای نزاده زنجیر شده است و خود هرگز به صورت کامل هستی نمی گیرد، بلکه زمان حالی است که در آن، همچنان که تی. اس. الیوت می گوید، گذشته و آینده به هم آمده اند... آن گاه که بینشی از زمان را، از آن گونه که اسطوره و استعاره پیش روی ما می نهند، درونه کنیم، اندک اندک با مفهومی از آفرینش اسطوره ای و استعاری آشنا می شویم که از ازل هستی یافته بود، اما به محض آن که با نگاهی تازه در آن می نگریم، باز هم دوباره زاده می شود و هستی می گیرد.