فرشته مرگ با نگاهی تمسخرآمیز همراه با خنده گفت: کجاش را دیدهای. تازه اول کار است. آنقدر تو بیمصرف را بزنم که یادت بیاید چهطور زندگی کردی و اشک هزاران نفر را درآوردی.
لنگلنگان از زمین بلند شدم. روبهروی فرشته مرگ ایستادم و گفتم: حق نداری به من بگویی بیمصرف.
(برگرفته از متن کتاب)
کتاب جالب و خنده داریه من خریدمش دوستش داشتم❤️
کتاب خنده دار و جالبی است