فقط به آن دختر فکر می کرد. نگاه جادویی او لحظه ای از جلوی چشمانش محو نمی شد. با خودش فکر می کرد چه اتفاقی افتاده؟ انگار که چیز غریبی دیده باشد، در وجودش یک هیجان خارق العاده بوجود آمده بود که تاکنون آنرا تجربه نکرده بود...