جالب اینجاست الان مورخان تجدیدنظرطلب _که تعدادشون در اروپا و آمریکا کم هم نیست_ معتقدند که اصلاً این روایت جعلی ست و در تاریخ چنین شخصیت هایی وجود خارجی نداشتن
جای خالی کتابی با این موضوع به زبان پارسی حس میشد.. استر کتابی است از کتابهای عهد عتیق و بر اساس این کتاب یهودیها میگن در زمان خشایارشای هخامنشی فرزند داریوش یکم دشمنان یهود تصمیم گرفتن یهودیان سراسر شاهنشاهی هخامنشی رو از بین ببرن اما یهود به وسیلهی مردخای و دختر خوانده یهودی اش استر که ملکه و همسر شاه بود تونستن این توطئه رو خنثی کنن و بیش از ٧۵ هزار نفر از دشمناشون رو در شاهنشاهی هخامنشی کشتار کنن.. امروز هم این روز رو به عنوان پوریم جشن میگیرن و بسیار شراب میخورن.. نتانیاهو در سال ٢٠١۵ با استناد به همین موضوع و تکرار اون برای ایران خط و نشون کشید.. کتاب در ۴ بخش به این موضوع میپردازه.. در بخش نخست بررسی میشه آیا دولتمردان هخامنشی روابط ویژهای با یهود داشتن؟.. در بخش دوم به قدمت داستان استر و نسخههایی که از اون بدست اومده میپردازه.. در بخش سوم داستان استر رو بر اساس کهنترین نسخه اون مورد واکاوی از دید دانش تاریخ و باستان شناسی قرار میده و در بخش چهارم هم به خواستگاه جشن پوریم پرداخته میشه. یکی از ویژگیهای خوب این کتاب این بود که نویسنده در دیباچه کتاب، ۶ تا پرسشی رو مطرح میکنه که قصد داره در طول کتاب بهشون پاسخ بده و خواننده میدونه هدف نویسنده چیست.. یکی دیگه از ویژگیهای خوب این بود که نویسنده در پایان هر بخش کتاب یک برایند از مطالب اون بخش رو بیان میکنه و در پایان کتاب هم پرسش هایی رو که قرار بود در طول کتاب بهشون پاسخ بده اینبار به صورت مجزا دوباره نوشته و به هرکدام اون پاسخی رو که در طول کتاب بهش رسیدیم رو جلوش نوشته.. خوشحالم که این کتاب رو خوندم و به علاقهمندان تاریخ ایران باستان توصیه میکنم این کتاب رو بخونن تا بر اساس منابع معتبر پژوهشی و توسط یک مورخ با داستان استر آشنا بشن نه سخنان امثال رائفی پورها و حسن عباسیها در این مورد.
البته عبدالله شهبازی مورخ حکومتی_که بعدها مورد غضب حکومت هم واقع شد_ نظر دیگه ای داره. ایشون معتقده اشرافیت یهود (زرسالاران یهود) تصویری بسیار تحریف شده از کوروش و خشایارشاه و داریوش اول _و بطور کلی پادشاهان هخامنشی_ ساختن و کوشیدن تا میان اشراف یهود و برخی پادشاهان هخامنشی پیوند نزدیکی ایجاد کنن. ایشون معتقده که در هیچ یک از منابع یونانی و سنگ نبشتههای ایران از آن دوران، هیچ اشاره ای به رابطه کوروش و یهودیان نشده. به همین ترتیب، به زعم ایشون، اقتدار اشرافیت یهود در ایران نه از زمان کوروش کبیر و داریوش اول که از زمانی شروع شده که یک زن دسیسه گر یهودی به نام اِستِر با راهنمایی پسرعموش مُردُخای از طریق مکر و حیله و طبق نقشه قبلی همخوابه خشایارشاه میشه و خودشو در مقام ملکهی ایران قرار میده و کمی بعد به قتل عام هامان وزیر و بزرگان ایرانی دست میزنه که مخالف نفوذ یهودیان بودن. نمیدونم تا چه اندازه این روایت صحت داره؟بخصوص که توضیح نمیده چرا بزرگان پارسی نگران نفوذ یهودیان در دربار شاه بودن؟ و آیا این نگرانی باعث نشده بوده که بخوان توطئه ای برای قتل استر و مردخای_ وحتی سایر یهودیان سرزمینهای پارسی_ ترتیب بدن؟ بهرحال هدفم از بیان این روایت صرفاً این بود که بگم در خصوص وقایع تاریخی _علی الخصوص که در گذشتههای دور اتفاق افتاده باشه_نمیشه خیلی با قطعیت صحبت کرد.
البته با احترام به کاربر سایت و نه عبدالله شهبازی. جدیدا مدارک باستان شناسی در ارتباط کوروش و کمبوجیه با یهودیان و آزادسازی آنها و ... پیدا شده است.ولی داستان استر را هنوز هم بسیاری غیر تاریخی و غیر واقعی میدانند ولی یهودیان به شدت به آن اعتقاد دارند.