چرا از خبر وحشتناکی که چند ماه گذشته شنیدم باید افسردگی بگیرم آنهم خبر خوبی چون "رونمایی از پورتال و تبلیغات علنی یک شرکت رسمی با شعار افزودن اسم به مقالات در حال چاپ ISI با ضریب تاثیرهای بالا در قبال پول". چرا باید به خاطر این خبر روزها در شوک فرو بروم؟!!! چرا باید از دیدن برچسبها و تبلیغهای چاپ مقاله ISI "آنهم بهصورت تضمینی" و ترجمه کتاب و نوشتن رساله دکتری بر دیوارهای خیابانها متعجب شوم؟!!! آخر چرا حرص بخورم که تعدادی از دانشجویان دکتری خود را در قالب استاد در مجلات اینترنتی بهعنوان داور معرفی میکنند و داوری مقالات دوستان خود را قبول میکنند؟ چرا باید از لیست اسامی نویسندگان مقالات چشمهایم از حدقه بیرون بزند؟!!! چرا مسایل بیاهمیت، غیرمرتبط با علم و البته کوچکی چون مبارزه با بیاخلاقی، کپیبرداری غیرقانونی، چاپ مقالات کاذب، اقتباسهای بیشمار علمی و ادبی، چاپ مقالات مشابه، داده سازی و جعل اطلاعات باید مانع پیشرفت "غیرمنطقی و آماری" ما بشوند؟!!! ولی... ولی اگر شما هم مانند من حرص میخورید و مطالب فوق را نمیپسندید و بهگونهای با موضوع علم و تحقیق در مهندسی، پزشکی، علوم پایه، بایو و حتی نانو سروکار دارید، نه تنها خواننده کتاب که بهطور خاص همصحبت و همدرد من خواهید بود.
کتاب نانوشته هایی در اخلاق مهندسی