تقریبا لغت عشق برای همه چیز به کار گرفته میشود. از غذا گرفته و سادهترین و کمترین چیزها تا بیشترین و با اهمیت ترین مسائل. البته در اینجا حقیقتی نهفته است و آن حقیقت این است که معمولا وقتی درباره عشق راجع به چیزی صحبت میکنند، مقصود این است که آن موضوع برای آنها در حال حاضر یا به طور کلی یا همیشه مهمترین، بهترین و با ارزشترین است.بنابراین آن زمانی که من میگویم، من پیتزا دوست دارم اگر چه پیامی میدهم اما منظور من عاشق پیتزا بودن نیست. به همین دلیل مفهوم عشق به یکباره کارش از سادهترین موضوعها تا بحث درباره خدا گرفته و در رابطه با عمیق ترین ارتباطات انسانی تا سادهترین روابط فردی و شخصی کاربرد پیدا میکند. اما در این بحث ترجیح این است که عشق را فقط در چهارچوب روابط انسانی و فقط در رابطه زن و مرد و در مورد خاصی و در روابط بین دو انسان تعریف کنیم.بنابراین، صحبت از عشق به خدا یا عشق به وطن یا عشق به هم نوع و یا … نخواهد بود. بلکه سخن درباره عشق میان زن و مرد است.
کتاب انسان و عشق