دوره قاجار از پر مناقشه ترین ادوار تاریخی ایران است.دوره ای که رخدادهای آن در حد زیادی غریب است و با ادوار پیشین خود تفاوت های زیادی دارد.اینکه آغاز سلسه قاجار چقدر به ادوار تاریخی پیشین شباهت دارد مساله اساسی نیست .مساله اساسی این است که چه عواملی موجب فروپاشی این دوره تاریخی در ایران شده است؟
تاریخ همواره محل مرور اتفاقات و اشتباهات است.بررسی تاریخی در صورتیکه دقیق و مستحکم باشد از مهمترین عواملی است که خرد جمعی میتواند بر آن تکیه کند و مسیر رو به جلوی خود را از اشتباهات بزداید.
کتاب «چرا قاجاریه فروپاشید؟» کتابی است با دلایل و استنادات دقیق که اتکای مطالب کاملا بر منابع ایرانی است.و جهت فکری نوبسنده بیشتر سمت این است تا تحلیل کند عوامل فروپاشی این سلسه چه چیزهایی بوده است.
در بخش بعدی کتاب (بخش دوم) نویسنده به بررسی و تحقیق در حوادث و عوامل اجتماعی و اقتصادی این دوره میپردازد.مواردی مانندضعف در سیستم حمل و نقل،کم بودن سواد جمعی،عدم توانایی بر کنترل بیماری،ضعف سیستم کشاورزی،قحطی،نبود سیستم حسابرسی و مالیاتی منظم میپردازد.
از مزایای دیگر کتاب «چرا قاجاریه فروپاشید؟» وجود سرفصل های متعدد است که با توجه به رویکرد تحلیلی نویسنده امری طبیعی و کاربردی است.و این امر باعث نوعی جدول بندی عوامل موثر و مخرب در هر واقعه و رخداد میشود. در نمونه این مطلب میتوان گفت که نویسنده عوامل عدم پیشرفت دوره قاجار را تا دوره عهدنامه ترکمانچای مواردی مانند : ضعف در کشاورزی ،جمعیت کم،کارشکنی شاهزاده هاو...میداند.
دولت ایران بعد از این عهدنامه ننگین به صورت نیمه مستعمره روسیه درآمد و پس از شراکت منحوس انگلستان با این کشور دیگر هیچ گاه استقلال نداشت و هرگز امکان رفع عیوب فوق الذکر را نیافت و کار مملکت روز به روز بدتر و وخیم تر شد، تا این دو کشور دست از حمایت قاجاریه برداشتند و عاقبت این سلسله فروپاشید. این دو کشور هرگز اجازه ندادند کشورهای دیگر در ایران نفوذ و فعالیت کنند.
زوال سلسله قاجار از عصر روشنگری ناصری آغاز شد و با انقلاب مشروطیت ادامه یافت و با خروج روسیه از ایران به سبب انقلاب بلشویکی سال 1917 میلادی و قطع امید انگلیس از قاجاریان کامل شد. اتحاد سه ضلعی آنها از هم پاشید و سلسله قاجاریه هم ناتوان از ادامه راه، از حکومت باز ایستاد.
تاریخ تکرار میشود