م.آزاد همین نام کوتاه کافی است که به آن، به شعر نوی فارسی و شعر و قصه کودک بیاندیشیم و راه به جهان کودکانه او ببریم. هیوا مسیح سرچشمه علاقه م.آزاد به حوزه ادبیات کودک و نوجوان را در شعر بزرگسال او می یابد و با آوردن مصداق هایی از شعرهای «ترانه خاموش» و «باغ ستاره ها که سوخت»، بر ادعای خود صحه می گذارد. هیوا مسیح آثار م. آزاد را به سه گروه دسته بندی می کند: سروده ها و نوشته های خود م.آزاد بازخوانی های او از ادبیات کهن فارسی، و ترجمه های او از نویسندگان خارجی. به غیر از بخش نخست که از تخیل شاعر سرچشمه می گیرد، م.آزاد در دسته دوم فعالیتش به بازخوانی داستان هایی از متون کهن مانند مثنوی معنوی، کلیله و دمنه، و شاهنامه فردوسی اهتمام می ورزد، و در کنار آن از قصه های مادربزرگ ها و قصه های عامیانه برای آفرینش اثر سود می جوید. در ادامه هیوا مسیح با مبنا قرار دادن این گزاره از رولان بارت که :« شعر تنها امکان برای بسط و گسترش زبان است»، به مقایسه سه اثر کودکانه شاملو با آثار م.آزاد می پردازد. به نظر او، از جمله ویژگی های زبانی م.آزاد، انتخاب زبانی ساده و کاملا روایی در وزن ها و آفریدن فضاهایی آموزشی در دل یک قصه با استفاده از ریشه های قدیمی و فولکلور است. اما برخلاف آزاد، شاملو را شاعری به شدت زبان ساز در حوزه شعر کودکان قلمداد می کند و شعرهای «پریا»،«قصه دخترای ننه دریا» و «قصه مردی که لب نداشت» را سرشار از ترکیبات تازه می یابد که در آن متل های فولکلور با وزنی یک دست و قدرت نفوذ بسیار بالا برای همه سنین مناسب است. اسدالله شعبانی م.آزاد را نامی آشنا در شعر امروز می خواند و از او به عنوان رام کننده عروض شعر فارسی نام می برد. و برای اثبات ادعای خود گریزی به سطرهای شعر «گل باغ آشنایی» می زند و این سطرها را دلیل دلبستگی شاعر به دنیای کودکان می داند.
کتاب نیلوفری که «آزاد» رست