تونی ابوت در کتاب شهر رویاها ماجرای نبرد شجاعانهی اریک و اسیر شدندش در سرزمین رویا را نوشته است. اریک در نبردی شجاعانه با کو و جانورانش زخمی شده است. حالا او در سرزمین رویا میان واقعیت و خیال اسیر است. از آن طرف معلم و بقیه هم دنبال اریک میگردند. جولی و نیل که از ماجرا خبر دارند، داوطلب میشوند که به دنبال اریک بروند. نیل، جولی و کیاه به شهر ساماریندو میروند تا برای زخم اریک درمانی پیدا کنند. ولی جادوی سیاه، این شهر را به مکانی خطرناک تبدیل کرده است. حالا آنها قبل از اینکه خیلی دیر شود، برای نجات دوستشان راهی بیابند. شما فکر میکنید موفق میشوند؟
کتاب شهر رویاها