او می کشد قلاب را ... رازگشایی زنی از عشقی عتیق است به تلخی شراب و نابی آفتاب
اعتراضی هوشمندانه و اعترافی شجاعانه به رنجی مزمن است که خواننده را به مقابله با اندیشه های خود می کشاند
غزال، زنی چالشگر است که می خواهد بداند چرا یک زن نمی تواند حرف از عشق و احساس خویش را بی واهمه مطرح کند.
او محبوب خویش را نیز وامیدارد تا پرده از احساس خویش بردارد و بدین گونه برگهایی از کتاب دل هر دو بازخوانی می شود که خواننده را به چرایی های بسیاری دعوت می.کند.
کتاب او می کشد قلاب را ...