مردم ایران در سال ٥٥٠ پیش از میلاد از گمنامی درآمدند و امپراتوری بزرگی بهوجود آوردند. تنها در ظرف دو دهه، سپاه بسیار منضبط ایران زیر فرمان کوروشکبیر از جایی که امروز جنوب غربی ایران است به پیشروی پرداخت تا پادشاهیای را پدید آورد که تمام پادشاهیهای دیگری را که پیش از آن سربرآورده بودند کوچک جلوه دهد. و تنها در ظرف دو دهه دیگر، داریوش دوم مرزهای ایران را وسعت داد تا یک امپراتوری پدید آورد که وسعت آن ٢/٦ میلیون کیلومتر مربع بود، که امروزه بخش عمده آن را خاورمیانه مینامند. اما بزرگی ایران باستان تنها با وسعت آن ارزیابی نمیشد. شاهان قلمرو خود را باشکوه و عظمت نگه میداشتند، کلانشهرهایی را میساختندکه به لحاظ استراتژیکی در سرتاسر امپراتوری واقع شده بودند. کاخهای باشکوهی بنا میکردندکه خانوادههای اشرافی را در خود جامیدادند و پرستشگاههایی به احترام خدای ایرانیان برپا میداشتندکه اهورا مزدا، به معنای «آن که بر همه چیز آگاه است» نام داشت
کتاب پارسیان