کتاب رازهای دوبلین

Dublin secrets
کد کتاب : 142357
شابک : 978-6226489652
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 179
سال انتشار شمسی : 1403
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 28 شهریور

مقدمه:برانکو ایوانکوویچ

معرفی کتاب رازهای دوبلین اثر جواد رستم زاده

کتاب «رازهای دوبلین»، اولین اثر در گونه‌ی مستندنگاری وقایع تاریخی تیم ملی فوتبال است. دکتر جواد رستم‌زاده که با کتاب «تو خداداد عزیزی هستی» مستندنگاری ورزشی را صاحب لوح تقدیر در جشنواره‌ی «جلال آل احمد» کرد در این کتاب کوشیده تا با کمک شخصیت‌هایی چون برانکو ایوانکوویچ، عادل فردوسی‌پور و ستاره‌های جنجالی آن تیم به لایه‌های زیرین دلایل ناکامی رازآلود صعود به جام جهانی ۲۰۰۲ دست یابد. در رازهای دوبلین اتفاقات پشت پرده شکست عجیب در منامه، سفر پرحادثه به دوبلین و درگیری‌های درون اردویی برای اولین بار منتشر می‌شود. زندگی میروسلاو بلاژویچ در تهران و درگیری او با روزنامه‌نگاران و ستاره‌های تیم ملی دست‌مایه‌ی اصلی داستان رازهای دوبلین است که در بستر سیاسی-اجتماعی آن دوران روایت می‌شود.

کتاب رازهای دوبلین

جواد رستم زاده
جواد رستم‌زاده، متولد 1357، با فوق لیسانس مدیریت، ورزشی‌نویس روزنامه‌ها و مجلات نوع به نوع ایرانی است.
قسمت هایی از کتاب رازهای دوبلین (لذت متن)
مشکل اصلی کادر فنی کنترل بازیکنان بدغلغی بودند که حالا باید یک هفته یکجا دور هم می‌ماندند و زخم‌های قدیمی و جدید اختلاف‌شان زبان باز کرده بود. شب بیداری‌ها و لجبازی‌ها شروع شده بود. بین مثلث رهبری فرد، برومند و هاشمی نسب با زوج دایی و پیروانی اختلاف زبانه می‌کشید و دیگر بازیکنان هم به نوبت حاشیه‌ای ریز و درشت در تمرینات و در هتل ایجاد می‌کردند. از همان شیطنت‌ها و حاشیه‌ها و شوخی‌های گاه زشت می‌شد فهمید که بازیکنان برای بازی با بحرین استرس و نگرانی ندارند. آن‌ها گویی به اردوی تفریحی آمده بودند و از هیچ خوش‌گذرانی ابایی نداشتند. در همین بین ماشین‌هایی با سرنشینانی ناآشنا گاهی اجازه پیدا می‌کردند تا به هتل بیایند و در گوشه و کنار با برخی بازیکنان کلیدی در خفا حرف بزنند. *** یکی از زن ها جلوی راه اتوبوس خوابید و مانع حرکت شد. یکی دیگر از زن‌ها در اتوبوس را ناگهان باز کرد و خودش را به بالا رساند و دنبال دایی و پیروانی گشت. و آنها را صدا می زد. زنی که جلوی راه اتوبوس خوابیده بود فریاد می‌زد تا از دایی و پیروانی پول نگیرد بلند نمی‌شود. از ظاهرشان معلوم بود متکدی هستند و دنبال تلکه کردن ملی پوشان در شب شادی آنها هستند. بلاژ نطقش بند امده بود. رنگ به رو نداشت. چلنگر برای او و برانکو حرف های ردو بدل شده را ترجمه می کرد و انها شاخ دراورده بودند.علی دایی در صندلی دوم نشسته بود و تمام بدنش قفل شده بود. نمی‌دانست چه باید بکند. بازیکنان دیگر هم مات و مبهوت بهم نگاه می‌کردند که مثل فیلم‌های پلیسی- جنایی نیروهای گشت ویژه مثل برق خودشان را به اتوبوس رساندند و زن‌ها را دستگیر کردند.