کتابی که برای هر کس که می خواهد اقتصاد جدید چین را جهت یابی کند ضروری است.
پرتره ای جذاب و خوب نوشته شده از شخصیت ما و نقشش در توسعه ی علی بابا که برای طیف گسترده ای از خوانندگان جذاب خواهد بود.
روایتی پاک و قانع کننده... کلارک داستان را با فراست تمام می گوید.
در سال ۲۰۰۵، علی بابا به پست چین نزدیک شد و پیشنهاد همکاری در تجارت الکترونیکی داد. اما مامور راهبرد اصلی، « ژنگ مینگ » می گوید: "به جک خندیدند! در واقع مسئولان پست به جک گفتند که به کسب وکار خودت بچسب. آن ها اعتقادی به تحویل فوری نداشتند." شرکت های حمل کننده چین همان فرصتی را دیدند که در دوران تب طلا در اواسط قرن نوزدهم، شرکت های چالاک مثل ولز فارگو در کالیفرنیا در پاسخ به ناکارآمدی اداره پست ایالات متحده، خدمات بانکداری و تحویل خصوصی بسته را راه اندازی کردند. در چین، تب طلای تجارت الکترونیکی به برآمدن بیش از هشت هزار شرکت حمل خصوصی منجر شد که از بین آن ها بیست شرکت اصلی باقی ماندند.
سرمایه گذاری علی بابا در خرده فروشی الکترونیکی سانینگ که با احتیاط مراقب آن است، نشان دهنده نگرانی اوست. هم علی بابا و هم JD بر سر اطمینان از تحویل دو تا سه ساعته در چند شهر رقابت دارند. علی بابا تلاش می کند با مهار فناوری داده نظیر کلان داده -توانایی تحلیل و به دست آوردن تصمیمات تجاری از حجم عظیم اطلاعاتی که هر روز در وب سایت هایش تولید شده- میدان بازی رقابتی کاملا جدیدی ایجاد کند. در روز مجردها، مسیر تحویل بیشتر شرکت های حمل کننده در شبکه سیانیائو تحلیل و در مسیرهای پرترافیک دوباره مسیردهی شد.
چون مشتریان تراز نقدی خود را در حساب نگه می دارند، علی پی به کیف پول مجازی بیش از ۳۰۰ میلیون نفر تبدیل شده است. نوک باریک گوه که علی بابا وارد بازار خدمات مالی چین می کند. به همین روش که علی بابا از ناکارآمدی خرده فروشی آفلاین بهره برده، بانکداری آفلاین ثابت کرده که میوه رسیده ای برای چیدن است. درست همان طور که فروشگاه های دولتی سود کمی از مشتریان می گرفتند، بانک های دولتی چین هم توجه کمی به نیازهای افراد و کسب وکارهای کوچک داشتند. تا همین اواخر، افراد هیچ انتخابی نداشتند جز اینکه نقدینگی خود را در بانک هایی بگذارند که روی موسسات دولتی متمرکز بودند. اربابان سیاسی موسسات دولتی نیز برای خود آن هاست.