آنقدر که برای بچهها کتابهایی راجع به آتشنشان، کشاورز یا فضانورد شدن وجود دارد، کتابهای زیادی وجود ندارد که به بچهها توضیح بدهد اساس کسبوکار چیست.
داستانهای این کتاب ماجراجوییهای پسربچهای 10 ساله به اسم چانس در کنار خواهرش ادیسن هست. چانس به فکر خریدن دوچرخهای به رنگ آبینفتی برای سپری کردن تعطیلات تابستانش است؛ اما متوجه میشود که قرار نیست پدرش که از قضا کارآفرین هم هست این دوچرخه را برایش بخرد پس چانس به دنبال راهحلی برای جمعکردن پول خرید این دوچرخه است. در این مسیر او با راهنماییهای پدرش مفاهیمی مثل بازاریابی را یاد میگیرد، متوجه میشود چطور مذاکره کند، چطور برای کسبوکارش شریک پیدا کند، چطور با مشتریان بدقلق رفتار کند و…
این کتاب، علاوه بر ارائۀ مفاهیم پایۀ کسبوکار، نشان میدهد شخصیت در کسبوکار مهم است. اینکه بتوانیم هنگام رویارویی با شکستها استقامت کنیم و اینکه فردی قابلاعتماد باشیم، دو جزء کلیدی موفقیت است.
هر فصل از داستان با چالش و سوالی به پایان میرسد، چالشهایی شامل تصمیمهای کاری، تقسیم کار و کشمکشهای بینفردی و… در طول داستان، شخصیتهای کتاب یاد میگیرند چطور درآمد، هزینهها، حاشیۀ سود و … را ثبت و محاسبه کنند. مطالعۀ این کتاب به کودکانونوجوانان کمک میکند تا با روشی بامزه و معنادار کسبوکار و اقتصاد را یاد بگیرند. همچنین به بزرگترها کمک میکند تا درک کنند چطور هم با ملایمت با آنها رفتار کنند و هم به آنها یاد بدهند که خودشان برای بهدستآوردن خواستههایشان تلاش کنند تا شخصیت مستقلی پیدا کنند.
کتاب دوازده هفته تا آبی نفتی