در رمان «نیمه شب دریاچه» ماجرای پسری به نام سورنا بیان می شود که در عید
نوروز برای دیدار پدربزرگش به قشم می رود. پدربزرگ در گروه حمایت از
حیوانات و محیط زیست کار می کند. آنان متوجه می شوند مسئولین سیرک بزرگ شهر
با حیوانات بدرفتاری می کنند؛ ازجمله با بچه خرسی که مادرش را تازه از دست
داده است. آنان نقشه می کشند تا بچه خرس را نجات بدهند. اما تربیت بچه خرس
کار ساده ای نیست.
کتاب نیمه شب دریاچه