شکار، مقولهای است که از ابتدای تاریخ بشر، ارتباط تنگاتنگی با انسان داشته است و از همان زمانهای اولیه، یکی از راههای تامین نیازهای اولیه انسان بودهاست. با گذر زمان و تشکیل جوامع و تجمعات انسانی، شکار همچنین دچار تحولات و تغییراتی گردیده است. طبقاتی شدن شکار، از جمله این تحولات است که معنای متفاوتی از شکارکردن را نشان میدهد؛ به این معنی که شکارکردن شاه و شاهزادگان و حتی درباریان نیز با شکار کردن مردم عادی در نوع و شیوهی خودشان تفاوت دارد. از زمان نیت شاهان به شکاررفتن تا بازگشت و حتی بعد از آن، شکار بخشی از مناسک و مراسم خاص خود شاهان و افراد وابسته به آنها بودهاست، در حالی که مردم عادی با استفاده از ابزارهای ابتدایی و گاه دستساز خود، برای امرار معاش و ارتزاق خانوادههایشان به شکار میپرداختند.
این کتاب به بررسی پدیدهی شکار از زوایای مختلف در دورهی قاجار میپردازد. سلسلهی قاجار با آغامحمدخان در ابتدای تکیهگاه قدرت، علاوه بر حفظ سنتها و رسوم و تشریفات درباری پیش از خود، ابتکار و نوآوریهایی نیز داشته است.
شاهان ابتدایی این سلسله، بهویژه فتحعلیشاه و ناصرالدینشاه، علاقهی وافری به شکار نشان میدادند، و این ادعا از منابع تاریخی دست اول و گزارشات خود ناصرالدینشاه و تاریخنگاران درباری مورد تأیید قرار میگیرد. میتوان گفت که برای این دو پادشاه، شکار بهعنوان یکی از اولویتها و حتی راهی برای فرار از مسئولیتهای ادارهی مملکت به شمار میآمده است. ایجاد شکارگاهها و بناکردن کاخهای شکارگاهی، نقاشیها و کتیبههای مرتبط با شکار، همه اینها در زمان حکومت این دو پادشاه انجام شده است؛ بهعنوان مثال، شکارگاههایی همچون قصر فیروزآباد، قصر دوشانتپه، کاخ شهرستانک، کتیبههای تنگه واشی و موارد مشابه.
شکار، تأثیرات چشمگیری بر اقتصاد جامعهی قاجاری داشته است؛ ایجاد جادهها و راهها برای رفتن به شکارگاهها، فراهم کردن امنیت در این راهها و رونقگرفتن شهرها و روستاهای اطراف شکارگاهها نکتههای قابل توجهی بودهاست. علاوه بر این، اقلیم و شرایط جغرافیایی نیز نقش مهمی در ساختن این شکارگاهها ایفا کردهاند. اما باید به یاد داشت که شکار کردن شاهان قاجار، آثار مخربی را نیز به همراه داشته است؛ از جمله، صدمهزدن به طبیعت و گونههای جانوری، همچنین ظلم و ستمی که به مردم روستاهای نزدیک شکارگاهها توسط درباریان و نظامیان رخ میداده است...
کتاب شکار در دوره ی قاجار