کتاب حاضر به ارزیابی دیدگاه های ریچارد رورتی در مورد جنبش روشنگری و آرمان ها و بنیان های آن اختصاص دارد. رورتی از رهگذر مباحثاتی پیگیر با بسیاری از اندیشمندان مدافع یا منتقد روشنگری، رویکرد جدیدی برای ارزیابی این جنبش پیش روی می نهد. این رویکرد عمدتا مبتنی بر نگرشی پراگماتیستی ست که می کوشد حساب اعتبار ارزش های روشنگری را از اعتبار دفاعیه های فلسفی و نظری آن جدا کند. به زعم او این راهکار می تواند ارزش های پایه روشنگری از جمله آزادی، برابری و همبستگی انسانی را از لرزش های گاه و بیگاه دستگاه های عریض و طویل فلسفی مصون بدارد. این رویکرد افزون بر این، میتواند از تأثیر رویکردهای روایی بر گسترش همبستگی انسانی پرده بردارد و نقش انکارناپذیر چهره های بیرون از قلمرو فلسفه، به ویژه هنرمندان و رمان نویسان، را برجسته کند. در بخش دوم این پژوهش کوشیده ایم نشان دهیم، به رغم نظر رورتی، رویکردهای روایی و تاریخی از برآوردن برخی اقتضائات سیاسی و عمومی همبستگی ناتوان اند و از این رو نقش های نظریه به تمامی قابل فروکاستن به روایت نیست. کوشیده ایم با به دست دادن نمونه هایی از اقتضائات نشان دهیم مواجهه «همه یا هیچ» رورتی با برخی رویکردهای نظری و فلسفی از استحکام اندیشه او می کاهد و در برخی موارد حتی با پراگماتیسم او نیز ناسازگار است.
کتاب همبستگی انسانی در پرتو نظریه و روایت