کتاب شعر را چگونه بخوانیم

How to Read a Poem
(دل باختن به شعر)
کد کتاب : 15228
مترجم :
شابک : 978-9641915850
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 364
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1999
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

کتاب پرفروش آمریکا در سال 1999

معرفی کتاب شعر را چگونه بخوانیم اثر ادوارد هرش

کتاب «شعر را چگونه بخوانیم» به شما نوعی نگرش تازه راجع به شعر می‌دهد و در عین حال تکنیکی برای مواجهه با شعر را با شما در میان می‌گذارد. کنجکاوی یک نگرش مفید است ، به ویژه هنگامی که عاری از ایده های پیش بینی شده درباره این باشد که شعر چیست یا باید باشد. تکنیک موثر کنجکاوی شما را به پرسیدن سوالات سوق می دهد و شما را به گفتگو با شعر می کشاند.

هدف از مطالعه دقیق غالبا پرسش از معناست ، سوالی تفسیری که بیش از یک پاسخ دارد. از آنجا که شکل شعر بخشی از معنای آن است (به عنوان مثال ، ویژگی هایی مانند تکرار و قافیه ممکن است معنای یک کلمه یا ایده را تقویت یا گسترش دهد) ، سوالاتی در مورد فرم و تکنیک ، ویژگی های قابل مشاهده یک شعر ، نقطه ورود موثری برای تفسیر است. برای پرسیدن برخی از این سوالات ، باید به ویژگی های موسیقی زبان ، به ویژه نحوه ارتباط صدا و ریتم با معنا توجه داشته باشید. این رویکرد یکی از بسیار راه های ورود به شعر است.

ادوارد هیرش شاعر مشهور و مدافع بی نظیر شعر است. او از همکاران مک آرتور ، ده کتاب شعر و شش کتاب نثر منتشر کرده است. او جوایز و بورسیه های متعددی را دریافت کرده است. از جمله فلوشیپ ملی وقف هنرها ، جایزه رم ، نشان افتخاری ریاست جمهوری پابلو نرودا و جایزه ادبیات هنر و ادبیات آمریکا. او به عنوان رئیس بنیاد یادبود جان سیمون گوگنهایم خدمت می کند و در بروکلین زندگی می کند.

کتاب شعر را چگونه بخوانیم

ادوارد هرش
ادوارد هرش(زاده 20 20 ژانویه 1950) شاعر و منتقد آمریکایی است که پرفروش ترین کتاب ملی را در مورد خواندن شعر نوشت. وی تاکنون نه کتاب شعر منتشر کرده است، از جمله The Living Fire: شعرهای جدید و برگزیده (2010)، که سی و پنج سال کار را با هم جمع کرد، و گابریل: یک شعر (2014)، و یک کتاب شعر برای پسرش است که نیویورکر آن را "شاهکار غم و اندوه" نامید. وی همچنین پنج کتاب نثر درباره شعر منتشر کرده است. وی رئیس بنیاد یادبود جان سیمون گوگنهایم در شهر نیویورک است.
دسته بندی های کتاب شعر را چگونه بخوانیم
قسمت هایی از کتاب شعر را چگونه بخوانیم (لذت متن)
وقتی کلاه قرمز را بر سر می گذاریم. مشکل ترین کار این است که درمقابل وسوسه ی توجیه احساس های خود مقاومت کنیم. چنین توجیهی ممکن است درست یا نادرست باشد؛ ولی به هنگام تفکر با کلاه قرمز, هردوی آن ها غیرضروری است.

گاهی برای همه ی ما پیش آمده است که از نشان دادن احساس های خود عذرخواهی کرده ایم؛ چرا که آن را مطابق با تفکر منطقی ندانسته ایم. درحقیقت ما احساس ها را نیز درحیطه ی منطق می دانیم. اگر از کسی نفرت داریم. باید دلیل خوبی برای آن داشته باشیم. اگر از طرحی خوشمان می آید، باید برایش دلیل منطقی بیاوریم؛ اما تفکر با کلاه قرمز ما را از چنین بایدهایی رها می کند.

احساس های آدمی متغیر و بی ثبات است و بیشتر وقت ها آشفته و متناقض هستند. برای نمونه، در یک پرسشنامه از امریکاییان خواسته شد تا نظر خود را درخصوص رابطه با امریکای مرکزی بنویسند.. بیشتر آن ها نظر مثبت دادند؛ اما در عمل بیشتر آن ها با هر نوع پیشنهادی برای ایجاد رابطه ی سیاسی مخالفت کردند. پس این امکان وجود دارد که در حرف و درحالت انتزاعی با ایجاد رابطه موافق باشیم؛ ولی وقتی راه های عملی مطرح می شود با آن مخالفت ورزیم. از دیدگاه منطق این تضاد رفتار معنایی ندارد؛ اما در دنیای احساس ها توجیه پذیر و شدنی است. کلاه قرمز تریبونی برای بیان برخی احساس ها نیست؛ اگرچه بعضی افراد وسوسه می شوند تا آن را در دنیای احساس ها توجیه پذیر و شدنی است.