مراد از عدالت نگرشی است درونی که هدفش تحقق احکام آرمانی قانون است که میتواند الهامبخش اجتماع باشد و آن را به سطح اخلاقی بالاتری ارتقا دهد. این امر نهتنها مستلزم حداقل رفتار بقاعدهای است که قانون اعمال میکند، بلکه بیش از آن مستلزم حداکثر ابتکار عمل فردی و عدل و انصاف متقابل است. عدالت خواهان عدالت فردی و اجتماعی است؛ خواهان محدودیت دوجانبهٔ مطالبات به نفع تقابل روابط انسانها با یکدیگر و با حکومتشان است. هرگونه تلقی آرمانگرایانه از عدالت مستلزم فداکاری و متضمن محدودیت شخصی است. احساساتگرایی دشمن آن است. این آرمان عدالتخواهی نهتنها برای افراد موجه است بلکه باید بر اجتماعات و کشورها نیز حکومت کند. تنها در چنین فضای آکنده از فدا کردن متقابل و آزادانهٔ قدرت در جهت بالندگی عدالت است که دموکراسی میتواند رشد کند.
یوست آبراهام موریتس میرلو یک دکتر هلندی/آمریکایی و روانکاو بود. او کتاب تجاوز به ذهن، تحلیلی از تکنیکهای شستشوی مغزی و کنترل فکر در دولتهای توتالیتر را نوشت.