صفات خداوند از مباحث مهم الهیاتی است که اقوال مختلفی درباره آن مطرح شده و هر یک از ادیان و مذاهب به تعریف و تقسیم بندی این صفات از دیدگاه خود اقدام کرده اند.
در این میان، در سنّت یهودی مسیحی، نیز، خداوند بهعنوان واجد صفاتی نگریسته میشود که او را بهعنوان موجودی متعالی، از بقیة موجودات جدا میسازد. از نظر الهیات سنتی این دو دین، بعضی از این صفات عبارتند از: خیرخواهی مطلق (خیر مطلق بودن)، فرا زمانی بودن (سرمدیّت)، تغییرناپذیری، قدرت مطلق (قادر بر جمیع امور) و علم مطلق (عالم بر جمیع امور). اما هر از چند گاهی هریک از این صفات مورد مناقشه واقع شدهاند؛ بدین گونه که، از سویی، برخی فیلسوفان دین و عالمان الهیات اینگونه مطرح میکنند که نسبت به برخی و یا تمام این صفات اشکالاتی هست. از نظر این افراد ،اولا، خیرخواهی مطلق و قدرت مطلق بودن خداوند با مساله شر مورد تردید قرار گرفته است؛ و ثانیا، قول به سرمدیّت فرا زمانی حق تعالی مشکلاتی را در زمینه چگونگی ارتباط خداوند با جهان و امور زمانی برانگیخته است. قول به تغییرناپذیری خداوند، به نظر میآید که با این عقیده موجود در کتاب مقدس که: خداوند دوست میدارد، میآمرزد و فاعلیّت دارد، ناسازگار است؛و رابعا قول به قدرت مطلق بودن خداوند، معضلاتی از این نوع را ایجاد میکند که: آیا خداوند میتواند سنگی را خلق کند که سنگینتر از آن باشد که خود بتواند آن را بردارد و یا اینکه آیا او میتواند گناه کند؛ خامسا و در نهایت، قول به علم مطلق الهی، به امکان سلب اختیار انسانها میانجامد.
و از سویی دیگر، در چند دهه گذشته، یورشهایی به این اوصاف حتی از درون و برون جامعه دینی وارد آمده است. برای نمونه ،عالمان الهیات پویشی یعنی طرفداران آلفرد نورث وایتهد ( که معتقدند خداوند در طول زمان و در فرایتد آفرینش و تدبیرش نسبت به هستی، کمال می یابد) بهجز صفت اول یعنی خیرخواهی مطلق، چهار صفت دیگر را ردّ کردهاند، به این دلیل که آنها چهار صفت دیگر از رسوبات فلسفه یونان قدیم است و به هیچ وجه در کتاب مقدس یافت نمیشود. به عقیده اینان خداوند برای آنکه خالق عالم هستی و نجاتبخش رئوف ما انسانها قلمداد شود، لازم نیست که قادر مطلق و عالم مطلق باشد، و چون خداوند، مثل بقیه اشخاص در حکمت و بصیرت رشد و تکامل دارد، او میبایست بتواند دگرگونی یابد و درنتیجه بهجای بیزمان بودن، زمانی باشد. اما در هر صورت، تمام صفات مذکور در بالا، مدافعانی داشته است.
اما در جهان اسلام، به ویژه در کلام و فلسفه اسلامی، صفات الهی به عنوان یکی از مباحث قابل توجه درخداشناسی از اهمیت ویژهای برخوردارند. از نظر اسلام، و به تعبیر فلسفی، خداوند به عنوان ذاتی واجب الوجود است که هیچ گونه جهت امکانی در او راه ندارد.بر این اساس،او حقیقتی سرمدی است که گذشته و آینده ای وی را حد و نهایتی نیست. و به دیگر سخن، او ازلی و ابدی است و جهان خلقت فعل او و مجلای اسما و صفات خداوندی اش است. فعل او عین ذات سرمدی اش نیست، چرا که علت و معلول از هم متمایزند. ذات حق تعالی از اوصاف و محدودیتهای مخلوقات منزه است. جهان آفرینش بسان ایجاد و تحقق خویش، در بقا نیز نیازمند توجه حق است. خداوند علت وجودی جهان خلقت در ایجاد و بقا است . خداوند در آفرینش موجودات جسمانی ماده ای را خلق کرد که زمان داری لازمه آن ماده بوده و هست و زمان از لوازم حرکت و حرکت از قوه به فعلیت رسیدن در وجود است و خداوند منزه از این هاست.
باید توجه داشت خدا وجودی سرمدی و همیشگی است ولی نه به معنای وجود همیشگی محدود در حصار زمان بلکه او فراتر از دایره زمان است. همچنین او عالم مطلق است و همه موجودات در پیشگاه حق تعالی حاضرند، یعنی،نوع وجود مخلوقات به گونه ای است که آنچه از ازل تا ابد پا به عرصه وجود می گذارد چیزی جز فیضآن حق نیست.همچنین خداوند قادر مطلق و ذاتی واجب الوجود است که تمام کمالات را به صورت نامحدود و بالفعل واجد است.
لوئیس پل پوژمن (/ ˈpɔɪmən/ 22 آوریل 1935-15 اکتبر 2005) یک فیلسوف و استاد آمریکایی بود که نام او بیشتر به عنوان نویسنده ده ها متن و گلچین های فلسفه شناخته می شود ، که همچنان برای اهداف آموزشی مورد استفاده قرار می گیرند . پوژمن به دلیل کار خود در اخلاق کاربردی و فلسفه دین شناخته شده بود.